چکیده:
این پژوهش، در پی بازشناسی مسائل اجتماعی ایران در دوران صفویه از دورن یکی از سفرنامه های اروپایی است. در بازشناسی سفرنامه کمپفر از عناصری که با مسائل اجتماعی ارتباط می یابد، نهاد دولت و جنبة تقدسآمیز و مشروعیت بخش آن؛ نهاد دین و کارکرد اجتماعی آن، نهاد آموزش و پرورش؛ و اخلاقیات و آداب و رسوم ایرانیان را برگزیدهایم. رویکرد این سفرنامهها در مسائل اجتماعی، تکیه بر جنبههای شنیداری بویژه از تودههای اجتماعی است. این امر میتواند توامان به عنوان جنبة مثبت و منفی مورد ارزیابی قرار گیرد: در اختیار گذاردن سطح فکری جامعه و افکار عمومی ایرانیان در این دوران از یک سو و عدم مطالعه و تعمق در واقعیت مسائل ایران و تکیه بر سطحی نگری عمومی از سوی دیگر، دو جنبة این ارزیابی میتواند قلمداد گردد. اما بطور کلی جلوه هایی از مسائل اجتماعی ایران را در بردارد که تا امروز امکان حیات یافته است.
خلاصه ماشینی:
"روایت است که وی این تقدس را از اصل و نسب خود که به محمد پپغامبر اسلام می رسد دارا شده است؛ اما چون ممکن است این مطلب مورد تردید قرار گیرد و بدون ارائه سند و مدرک قابل باور کردن نباشد ایرانیان آن طور که من از یک روحانی ایرانی شنیدم چنین استدلال می کنند: «اعقاب بلافصل حضرت محمد که امام نامیده می شوند بیماران را تنها با نفس خود و بدون هیچ دارو و وسیله ای دیگر شفا می بخشیدند .
بر میزان اقتدار شاه صفوی، بر اثر اعتقاد خاص رعایا و زیردستان باز افزوده می شود و این امر باعث می گردد که آنها کلا و بدون قید و شرط نسبت به فرمانروای مقدس خود که برای قدرت وی حد و حدودی متصور نیست اظهار اطاعت و انقیاد می کنند و دیگر هیچ تفاوت نمیکند که شخص فرمانروا در اقدامات خود به حیله گری و فریبکاری دست بزند یا از زیردستان خود توقعات عجیب و حیرت انگیزی داشته باشد.
کسانی که در مسجد معینی نماز می گزارند مرد شایسته ای را برای پیشنماز خود برمیگزینند و این مقام نه با انتخابات تحمیل می شود نه یکی از مراجع روحانی باید آن را تصویب کند و نه از شخص پیشنماز امتحانی به عمل می آید بلکه فقط کسی به این سمت می رسد که اندک اندک توجه و علاقة عمومی را به خود جلب کرده باشد، چنانکه نصب وی به پیشنمازی مورد قبول همگان قرار گیرد."