چکیده:
سوء مدیریت در مواجهه با تعارض، میتواند هزینههای مادی و معنوی زیادی را بر سازمانها تحمیل کند. مدیران میتوانند پیش از وقوع و شکلگیری تعارض منفی در سازمان، عوامل بروز آن را شناسایی و با بهکارگیری شیوههای مناسب، آنها را مدیریت کنند. بدینصورت، پیشگیری میتواند بخشی از مدیریت تعارض باشد پیشگیری مؤثر از تعارض در سازمانهای اسلامی، منوط به شناخت شیوههای مناسبی است که از منابع اسلامی، بهویژه سیرة پیامبر(ص) استنباط میشود. این مقاله، بهمنظور دستیابی به شیوههای پیشگیری از تعارض، با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعة سیرة پیامبر(ص) پرداخته و به این نتیجه رسیده است که آن حضرت در جلوگیری از تعارض و اختلاف میان افراد و گروهها، به مدیریت عوامل فردی و سازمانی (محیطی) این رفتار میپردازد و با روشهای مناسب، بینشها، ارزشها و انگیزههای افراد یا وضعیتهای تعارضساز را تغییر میدهد.
خلاصه ماشینی:
"رسول خدا(ص) خود چنان علاقهای به مردم داشت که خدای متعال این صفت پیامبر(ص) را یکی از عوامل وحدت و همکاری مسلمانان معرفی کرده است: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک...
ب) شیوههای سازمانی رسول خدا(ص) در مواردی نیز با ایجاد تغییرات در امور سازماندهی افراد، تقسیم کار و منابع، عوامل ساختاری، و عوامل سازمانی، از بروز تعارض میان افراد و گروهها پیشگیری میکردند.
رسول خدا(ص) برای جلوگیری از تعارضات بود که همة گروههای مدینه را تحت گروه واحدی به نام انصار قرار داد و پرچم «رایة الانصار» را برای آنان برافراشت؛ و همة افرادی را که از مکه به مدینه هجرت کرده بودند، «مهاجر» نامید و پرچم واحدی به نام «رایة المهاجر» برای آنان قرار داد (رک به: طبری، 1387ق، ج2، ص431؛ طبرسی، 1417ق، ج1، ص 176)؛ درحالیکه تعداد این گروهها و پرچمها در دوران جاهلیت فراوان بود و پرچم نیروها براساس تعداد آنان و وابستگی افراد به قبیله تنظیم میشد.
آن حضرت با معرفی اهداف مشترک افراد و گروهها، شفاف نمودن تصمیمات خود و وظایف افراد، و آگاهی دادن از پیامدهای منفی تعارض، زمینههای جهل و ابهام افراد را برطرف میکرد و با مدیریت بینش افراد که نخستین سطح تغییر در رفتار است، از تعارض پیشگیری مینمود؛ از سوی دیگر، با حذف یا تغییر برخی ارزشهای جاهلی تعارضساز و ترویج ارزشهای اخلاقی، تمایلات و نگرشهای مثبتی میان افراد و گروهها ایجاد میکرد؛ سپس با استفاده از ابزار تنبیه و تشویق، افراد را به همکاری و عدم اختلاف سوق میداد؛ در برخی موارد هم که وضعیتهای محیطی و ساختاری ممکن است موجب تعارض شوند، از طریق وضع قوانین و برطرف نمودن ابهام، ادغام گروهها، سازماندهی مناسب، و توزیع عادلانة منابع، این وضعیتها را مدیریت کرده، از تعارض پیشگیری مینمود."