چکیده:
امروزه در محیط کسب وکار بازار جهانی، «هوش فرهنگی» اهرم مورد نیاز رهبران و مدیران تلقی میشود. سازمانها و مدیرانی که ارزش راهبردی هوش فرهنگی را درک کنند، میتوانند از تفاوتها و تنوع فرهنگی در جهت ایجاد مزیت رقابتی و برتری در بازار جهانی استفاده کنند. هوش فرهنگی شیوهای از اندیشیدن و عمل را به مدیران و کارکنان آموزش میدهد که آنان بتوانند در هر بستر فرهنگی، به گونهای اثربخشتر عمل کنند.در این پژوهش، پس از تبیین مفاهیم کلیدی و تشریح ابعاد و جایگاه هوش فرهنگی در ادبیات رایج، اصول و ویژگیهای این هوش از نظر اسلام تحلیل و بررسی میگردد، سپس به برخی از راهبردهای اسلام در بهرهبرداری مؤثر از هوش فرهنگی اشاره میشود و رویکرد اسلام به فرهنگ ملی و فراملی مشخص میگردد و در نهایت، برخی از مؤلفههای هوش فرهنگی با رویکرد اسلامی شناسایی میشود.هدف این تحقیق بررسی هوش فرهنگی و مؤلفههای آن ـ در روابط سازمانی ـ با رویکرد اسلامی است. روش انجام این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی به همراه تدبر در قرآن، حدیث و سیرة معصومان(ع) است.
خلاصه ماشینی:
"غربیان حتی اگر نظریة «دهکدة جهانی» و ارتباط بین ملتها را هم مطرح میکنند، برای این است که از طریق قدرت نرم فرهنگی بر کشورهای دیگر تسلط پیدا کنند؛ اما با ژرفاندیشی در آموزههای دین مبین اسلام، به این حقیقت دست مییابیم که هدف تعامل بین ملتها، اقوام، نژادها و فرهنگها در این دین تکامل مادی و معنوی انسانهاست؛ چراکه اساسا قرآن کتابی برای رستگاری همة انسانها معرفی شده است؛ همچنانکه خطابات قرآنی با «یا ایها الناس» شروع میشود و نه با «یا ایها العرب» و «یا ایها العجم» (ر.
به دلیل آنکه اسلام دینی جهانی و فراملی است که همچون چتری بر سر همة اقوام و ملل سایة پر مهر خود را گسترانیده است، در ادامه، راهبردهای این دین در حوزة فرهنگ فراملی تبیین میگردد: راهبردهای اسلام در حوزة فرهنگ ملی و فراملی برای تبیین راهبردهای اسلام در حوزة فرهنگ فراملی، ابتدا لازم است مقدمهای ذکر شود: اسلام دینی «اجتماعی» است و احکام آن یک رشته اصول به هم پیوستهای را بنا مینهند که تمام روابط یک مسلمان (رابطه با خدا و دیگر انسانها و همه امورش) را شامل میشود.
با توجه به آنچه ذکر شد، به این مطلب رهنمون میشویم که دین مبین اسلام با عناصر تمدنی و فرهنگی به شکل تأسیسی صرف برخورد نکرد، بلکه نقش تنظیمی را نیز به عهده گرفته و کوشیده است تا ضمن حفظ عناصر مثبت و سازندة موجود، آن را در شبکة اصلی توحیدی خود بازسازی کند؛ کاری که در عصر حاضر میبایست عالمان و دانشمندان اسلامی در ادامة نقش فعال خود انجام دهند و با تعامل سازنده، عناصر فرهنگی و تمدنی موجود در جوامع انسانی را بگیرند و به بازسازی در ساختار و قالب توحیدی اقدام ورزند."