چکیده:
در این مقاله، روششناسی هیوز و کاربرد آن در مطالعات اسلام سیاسی بررسی شده است. روششناسی هیوز یکی از روشهای تعاملی است که علاوه بر تأکید بر واقعیتهای سیاسی ـ اجتماعی، به ارزشهای ذهنی و معنوی هم توجه ویژه میکند. بر اساس روش هیوز میتوان دربارة جریانها و مکتبهای سیاسی، اجتماعی و فکری، در بستر جامعهای معین و در زمان مشخص پژوهش نمود. در روش پیشنهادی هیوز، پژوهشگر، سه مرحله را طی خواهد کرد: مرحله اول، بررسی زمینه (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی)؛ مرحله دوم، فرایند (ماهیت و چیستی جریان یا مکتب)؛ و مرحله سوم، نتایج و پیامدها (علمی و عملی). کاربست روش هیوز به مثابه الگو در موضوع «تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر» نشان داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"این روش که با حفظ آرمانگرایی به واقعیتهای سیاسی و اجتماعی هم به طور جدی توجه میکند، به نوعی در آثار متفکران اسلامی، از جمله در نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (طباطبایی، 1368: 6/142) و تفسیر موضوعی شهید محمد باقر صدر (صدر، 1369: ) و شهید مرتضی مطهری، به کار رفته است.
کروچه در آثار گذشتهاش تاریخ را ضرورتا تاریخ «معاصر» وصف میکرد و معتقد بود که انگیزه تاریخنگاری، نیازی است که در زندگی عملی به فهم گذشته احساس میشود، ولی تحقیق در تاریخ فقط از این جنبه با عمل ارتباط دارد که راه را برای آن هموار میکند، اما نه بدین معنا که چارهای برای مسائل علمی به دست دهد، بلکه بدین معنا که منشأ تاریخی معضلات کنونی را روشن سازد، امکانات موجود را برای تصمیمگیری توأم با واقعبینی نشان دهد و بدینگونه ما را به اعمال عقلانیتر هدایت کند.
روش هیوز، سه مرحله را برای پژوهشگر ارائه میدهد: در مرحلة نخست، بررسی زمینههای سیاسی و اجتماعی تشکیل یک مکتب فکری که هیوز از آن به «سبک تفکر» تعبیر نموده، چگونگی شکلگیری یک فکر خاص را در زمان و جامعه معین بیان میکند؛ در مرحله دوم، به ماهیت و چیستی این مکتب میپردازد و شاخصههایی که آن را از سایر جریانها و مکاتب متمایز میکند، بیان مینماید؛ و در مرحله سوم، نتایج و پیامدهای علمی و عملی که از یک جریان فکری یا مکتب ناشی میشود، نشان میدهد."