چکیده:
تمرکز قدرت سیاسی و اقتصادی باعث تمرکز امکانات و ایجاد فضاهای فرهنگی خاص در برخی از مناطق می شود و تعداد زیادی از مناطق دیگر از امکانات فرهنگی محروم می مانند، این بدان معناست که از پتانسیل های موجود آن ها نیز استفاده نمی شود. توزیع متعادل، فقط به معنای دادن امکانات و فضاهای فرهنگی نیست، بلکه معنای وسیع تر آن استفاده از توان بالقوه ی مناطق محروم نیز هست، چرا که به هر جهت برخی از مناطق توان بالقوه ی فرهنگی را دارند که تاکنون از آن ها استفاده نشده است و این عدم استفاده، خود به معنای عدم تعادل است. هدف از این پژوهش سطح بندی شهرستان های استان زنجان از بعد توسعه فرهنگی است. جامعه آماری شامل، 7 شهرستان از توابع استان زنجان می باشد. روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای ـ اسنادی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش TOPSIS استفاده شده است. معیارهای مورد استفاده در سطح بندی گزینه ها، با استفاده از روش مقایسات زوجی (AHP) وزن دهی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر آن است که بین شهرستان های استان زنجان، از نظر بهره مندی از فضاها و امکانات فرهنگی تفاوت چشم گیری وجود دارد؛ به گونه ای که شهرستان های زنجان و ماهنشان، از بالاترین رتبه و شهرستان های خدابنده و ایجرود با اختلاف زیادی نسبت به دیگر شهرستان های استان از کمترین رتبه از نظر شاخص های فرهنگی بر اساس مدل تاپسیس برخوردارند.
خلاصه ماشینی:
سطح بندي شهرستان هاي استان زنجان بر اساس شاخص هاي توسعه فرهنگي با استفاده از مدل TOPSIS ابوالفضل مشکيني ١: استاديار جغرافيا و برنامه ريزي شهري، دانشگاه تربيت مدرس ، تهران ، ايران اکرم قاسمي : کارشناسي ارشد جغرافيا و برنامه ريزي شهري، دانشگاه تربيت مدرس ، تهران ، ايران چکيده تمرکز قدرت سياسي و اقتصادي باعث تمرکز امکانات و ايجاد فضاهاي فرهنگي خاص در برخي از مناطق مي شود و تعداد زيادي از مناطق ديگر از امکانات فرهنگي محروم مي مانند، اين بدان معناست که از پتانسيل هاي موجود آن ها نيز استفاده نمي شود.
بر اين مبنا سؤال اساسي تحقيق بدين گونه مطرح مي شود: • کدام يک از سکونتگاه هاي شهري استان زنجان به لحاظ شاخص هاي فرهنگي در وضعيت بهتري قرار دارند؟ پيشينه تحقيق : بررسي نابرابري فرهنگي و وجود آن در محدوده هاي جغرافيايي مختلف در سال هاي اخير مورد توجه برنامه ريزان و سياستمداران قرار گرفته است ؛ و پژوهش هاي زيادي در سطوح ملي، منطقه اي، ناحيه اي و محلي با استفاده از روش هاي متفاوت صورت گرفته است که به تعدادي از مطالعات انجام شده اشاره مي شود: مک کان (٢٠٠٠) در مقاله اي تحت عنوان «سياست هاي فرهنگي توسعۀ اقتصاد محلي: مفهوم سازي، محل سازي و فرايندهاي سياست شهري» به بررسي رقابت بر روي چگونگي ترسيم سندهاي چشم انداز آينده ي محلات در روند سياست هاي محلي مختلف تمرکز دارد.