چکیده:
بررسی نحوه رخداد و تحقق فهم، موضوع هرمنوتیک فلسفی است. در جهان غرب، هیدگر و گادامر از جمله اندیشمندانی هستند که در این زمینه، آرای ویژه ای دارند. درمقابل، برخی فیلسوفان به مطالعه روش و فهم متون پرداخته اند و از شلایر ماخر گرفته تا هرش و ریکور، راهکارهایی برای فهم متن ارائه کرده اند. مباحث مربوط به روش فهم، هم در مباحث علم اصول و هم در بحث های تفسیری مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است، اما بحث از نحوه تحقق فهم کم تر مورد توجه آن ها قرار گرفته و تا حدودی در لابه لای مباحث معرفت شناسی فیلسوفان و عارفانی چون مولوی مطرح شده است. محمدتقی جعفری از جمله متفکران اسلامی است که در بحث های گوناگون، به ویژه مباحث معرفت شناسی، آرای خاصی را مطرح کرده است. در این مقاله، ابتدا آرای وی در این زمینه، به لحاظ هرمنوتیک فلسفی بازخوانی شده و سپس با آرای گادامر، فیلسوف معاصر، مقایسه خواهد شد. از آن جا که گادامر، بحث های مهمی در باب هرمنوتیک فلسفی مطرح کرده، برآنیم پس از بازخوانی دیدگاه علامه جعفری، با اشاره به آرای گادامر در زمینه عوامل موثر در تحقق فهم، مانند پیش داوری ها، زبان، تاریخ مندی، و امتزاج افق ها، مشترکات و وجوه اختلاف نظر این دو متفکر را در بحثی تطبیقی، مورد بررسی قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
" ﺟﻌﻔﺮی ﻫﻤﻮاره ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﺗﺼﻔﻴﺔ ﻛﺎﻣﻞ ذﻫﻦ ﺑـﺮای اﻧﻌﻜـﺎس ﻳـﻚ واﻗﻌﻴـﺖ، ﺑﺴـﻴﺎر دﺷﻮار اﺳﺖ، ﻟﺬا ﭘﺪﻳﺪة ﻓﻬﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﻛﻪ ذﻫﻨﻴﺖ اﻧﺴﺎن را ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺻﻮرت ﻣﻲﮔﻴﺮد؛ »اﻳﻦ درﻳﺎﻓﺖﺷﺪه ﻫﺎ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻫﺮ اﻧﺪازه ﻛﻪ ﺳﻄﻮح رواﻧﻲ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان واﺣـﺪﻫﺎی ﻓﻌـﺎل اﺷﻐﺎل ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﺗﺄﺛﻴﺮی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ در اﻧﻌﻜﺎسﻫﺎی ذﻫﻨﻲ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣـﻲآورد، ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﻣﺜـﺎل، ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻗﺪرت را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺳﺎﺳﻲﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﺣﻴﺎت اﻧﺴﺎنﻫـﺎ درﻳﺎﻓـﺖ ﻧﻤـﻮده اﺳـﺖ، ﻫـﺮ ﺣﺎدﺛﺔ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ از ﺟﻬﺎن ﻋﻴﻨﻲ در ذﻫﻨﺶ ﻣﻨﻌﻜﺲ ﮔﺮدد، ﺑﻪ ﻣﻼک ﭘﺪﻳـﺪة ﻗـﺪرت در ذﻫـﻦ ﻏﺮبﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﻨﻴﺎدی، ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم، ﺷﻤﺎرة اول، ﺑﻬﺎر و ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن 2931 621 ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ﻫﺮﻣﻨﻮﺗﻴﻚ ﻓﻠﺴﻔﻲ؛ از ﻧﮕﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﺟﻌﻔﺮی و ﮔﺎداﻣﺮ ﻣﻔﺮوض ﺗﻔﺴﻴﺮ و ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻣﻲ ﮔﺮدد، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ اﺳﺖ ﻛـﻪ ﻣـﻲ ﮔـﻮﻳﻴﻢ ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﻫـﺎی ﻣـﺎ ﻫﻤﻮاره از ﻃﺮف ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ در ﺳﻄﻮح رواﻧﻲ ﻣﺎ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺗﺼـﺮف و ﺣـﺬف و اﻧﺘﺨـﺎب ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ.
اﮔﺮ ﻓﻬﻢ در ﻣﺤﺪودة ﺳﻨﺖ و ﺗﺎرﻳﺦ ﺣﺎﺻـﻞ ﺷـﻮد، ﻳﻌﻨـﻲ ﺑـﺮ اﺳـﺎس اﻣﻜﺎﻧـﺎﺗﻲ ﺗﺤﻘـﻖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ ﻛﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ (ﺳﻨﺖ و ﺗﺎرﻳﺦ) و ﺣﺎل (ﭘﺮﺳﺶ ﻫﺎ و اﻧﺘﻈﺎرات ﺟﺪﻳﺪ) در اﺧﺘﻴـﺎر ﻣﻔﺴـﺮ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ، اﻳﻦ ﺳﺆال ﻣﻄﺮح ﻣﻲﺷﻮد: آﻳﺎ اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺟﺒـﺮ اﻳﺠـﺎد ﻣـﻲﻛﻨﻨـﺪ و آﻳـﺎ اﻧﺴـﺎن ﻧﻤﻲﺗﻮاﻧﺪ از آنﻫﺎ رﻫﺎ ﺷﻮد؟ آﻳﺎ ﻧﻤﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﻧﻘﺪ و ارزﻳﺎﺑﻲ آنﻫﺎ ﭘﺮداﺧـﺖ؟ ﺑـﻪ ﺑﻴـﺎن دﻳﮕـﺮ ﻫﺮﭼﻨﺪ آدﻣﻲ ﺑﻪ درون ﺳﻨﺖ ﭘﺮﺗﺎب ﺷﺪه اﺳﺖ، اﻣﺎ آﻳﺎ ﻗﺪرت ﻧﻘﺪ و ﺑـﺎزﺑﻴﻨﻲ ﺳـﻨﺖ و ﻣـĤﺛﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺧﻮد را دارد؟ ﻏﺮبﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﻨﻴﺎدی، ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم، ﺷﻤﺎرة اول، ﺑﻬﺎر و ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن 2931 ﻋﺒﺪاﷲ ﻧﺼﺮی 921 از ﻧﻈﺮ ﮔﺎداﻣﺮ، ﻓﻬﻢ ﺧﺎرج از ارادة ﻣﺎﺳﺖ و ﺣﺘﻲ اﻇﻬﺎر ﻣﻲ دارد ﻛﻪ ﻣﺴﺌﻠﺔ ﻓﻬـﻢ ﺑـﺮای او اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎم رﺧﺪاد ﻓﻬﻢ »ﭼﻪ ﭼﻴﺰی در ورای ﻓﻌﻞ و ارادة ﻣﺎ واﻗـﻊ ﻣـﻲﺷـﻮد« (."