چکیده:
هدف از این مقاله» پژوهشی است نطبیقی روی موقعییّت های روائی و عنصر پیرنگ در روایت «خرگوش و
شیر» از مثنوی معنوی مولوی و روایت «شیر درندة.و خرگوّش با هوش» از «قصّه های شیرین مثنوی
مولوی» از جعف رابراهیمی ([شاهد). روایت"«شیر درنده و خرگوشبا هوش» بازنویسی است از مضشوی
معنوی. بر این باوریم که علی رغم ظاهری تقریبا یکسان بین این دو روایت» روایت «شیر درنده و
خرگوش با هوش» همان دلالت معنائی «خرگوش و شیر؟ را القاء نم ی کند. جرا تفاوت و تمایزی بین
پیرنگ این دو روایت حاصل شده است؟ برای پاسخ.به این"پرسشس اساسی, ابتدا باید چگونگی نولید معنا در
این دو روایت را بررسی کرد بدین؛منظور ابتدا موفعیّت های روائی این دو روایت با پکدیگر مقایسه
خواهند آنگاه در ادامه, اگر نمایزی بین این ذو موقعیت روائی دیده شود به آن اشاره خواهد شد.
سپس» تلاش می شود تا پیرنگ این دو روایت که یکی الها م گرفته از دیگری است مورد بررسی قرار
گیرد. با مقایسه این موفعیّت های روائی و در ادامه پیرنگها هدف این است تا به این پرسش پاسخ دهیم
«اگر تغییر در پیرنگ ایجاد شده است .آیا به خاطر این است که معنای جدیدی تولید شود با علت دیگری
باعث این تغییر و تحوّل شده است؟» با پاسخ دادن به این پرسش اخیر عملا پاسخ پرسش « جرا نفاوت و
نمایزی بین پیرنگ این دو روایت حاصل شده است؟ » داده خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
همین مسئله ، موجـب شـد کـه «شـیر درنده و خرگوش با هوش » با دو پیرنگ روایت شود که یکی کامل و دیگری ناقص است .
زمانی که خرگوش بر شیر قیام می کند، به دلیل یک انگیزة فردی ایـن عمـل را انجـام مـی دهـد، در حالیکه در روایت «شیر درنده و خرگوش با هوش » این عمل با انگیزه ای جمعی صورت گرفتـه است .
الف -روایت «خرگوش و شیر» برخلاف روایت «شیر درنده و خرگوش باهوش »، پارة ابتدائی این روایـت («خرگـوش و شـیر») زمانی آغاز می شود که حیوانات این «وادی خوش »، همیشه از حملۀ شیر در عذاب هستند.
طایفــــۀ نخجیــــر در وادی خــــوش بودشــان از شــیر دایــم کــش مکــش بس که آن شـیر از کمـین در مـی ربـود آن چرا بر جمله ناخوش گشـته بـود (٨٢) همانطور که در بالا مشاهده می شود، پارة ابتدایی مربوط به زمانی است که حیوانات با ترس و لرز در این جای خوش زندگی می کنند: برخلاف روایت «شیر درنده و خرگوش باهوش » کـه راوی صحنۀ آرامی را توصیف می کند و آنگاه ، آمدن شیر این صـحنۀ آرام را تخریـب مـیکنـد (جلوتر خواهیم دید).
بر این باوریم که راوی «قصه های شیرین مثنوی مولوی»، علاوه بـر الهـام گـرفتن از روایت «خرگوش و شیر»، با اضافه کردن عبارت زیر پیرنگ روایت را تغییـر داده اسـت و بـدین وسیله باعث نوعی ناهماهنگی در ساختار پیرنگ شده است : «جانواران خوشبخت دشت زیبا، زندگی را به خوبی و خوشی می گذرانیدند که از بد حادثـه ، روزی از روزها، شیری درنده به دشت زیبا آمد.