چکیده:
در دهه های آغازین سدة نهم هجری، شاهرخ تیموری برای حفظ سـلطه بـر سلطانیه و قرایوسف ترکمان برای کسب سـلطه بـر آن شـهر تـلاش داشـتند . سـلطانیه شـهری خـوش آب و هـوا بـا کـشاورزی پـر رونـق بـود و جایگـاه بازرگانی و سوق الجیشی ممتاز داشـت . پیـشینه تـاریخی آن نیـز بـر اهمیـت سیاسیش می افزود. شهریار تیموری بـرای حفـظ سـلطه بـر ایـران مرکـزی و باختری، نیز موقعیت خویش در تجـارت بـین الملـل ، و فرمـانروای ترکمـان برای تثبیت قدرت و نیز در راستای اهداف توسـعه طلبانـه خـود بـه ویـژه در عراق عجم ، هر دو سلطه بر آن شهر را بایسته مـی دانـستند . بـا آنکـه شـاهرخ آمادگی خ ود را برای دادن امتیازاتی به جای سلطانیه اعلام نمود، قرایوسـف تنها خواهان سلطانیه بود . ابرام دو فرمانروای جغتای و ترکمان برای سلطه بر سلطانیه ، سرانجام به نبرد میان آن دو انجامید . برای تبیین ایـن ابـرام ، طبیعـت غنی، موقعیت بازرگانی و جایگاه سوق الجیشی سلطانیه ، موقعیـت و اهـداف سیاسی قرایوسف ، بازرگانی جهان در آن زمـان ، جایگـاه ایـران در تجـارت جهانی، نقش سلطانیه در این میان و اوضاع عراق عجم در آن دوره بررسـی میگردد.
خلاصه ماشینی:
بخش اعظم امپراتوری تیموری زیـر فرمان او شده و تنها یک کار باقی مانده بود ؛ اگر آذر بایجان ، عراق عـرب و بخـش هـایی از عـراق عجم از قرایوسف ترکمان بازستانده می شد، امپراتـور ی شـاهرخ بـه اوج شـوکت و بزرگـی زمـان بنیانگذار آن بازمی گشت (سومر، ١٣٦٩: ١١٩)؛ از این رو، شـهریار تیمـوری درخواسـت قرا یوسـف برای واگذاری سلطانیه و دست دوستی وی را سرسختانه رد نمـود و در پاسـخ بـه نامـه اش نوشـت : «دوست دوستان و دشـمن دشـمنان بـوده و خواهـد بـود .
یادآوری می شود که خواست و آرزوی مردم عراق عجـم ظهور قدرتی بزرگ بر ای سامان دهی بـه اوضـاع نابـسامان منطقـه بـود و همـان گونـه کـه گذشـت ، قرایوسف افزون بر داشتن قدرت بسیار و حسن اداره ، خود و ایلش همانند مردم عراق عجـم شـیعۀ دوازده امامی بودند (شوشتری، ١٣٢٠: ٣٦٧/٢)؛ از این رو، حکومت های بومی و محلی مرکز گریز برای رهایی از سلطه و ستم تیموریان و پایان بخشیدن به خودسری های حکام آنان و با هدف ایجاد توازن نیرو از قراقویونلو به عنوان نیروی سوم برای اردوکشی به منطقه دعوت به عمل مـی آوردنـد .
آنچه گذشت نشان می دهد که شاهرخ نیک مـی دانـست کـه چگونـه بـا واگذاری سلطانیه به قرایوسف ، افزون بر از دست رفتن نقش خود در تجارت جهانی، بخـش هـایی از ایران مرکزی و دست کم عراق عجم را هم از دست خواهد داد و این همـان فاجعـ ه ای بـود کـه سلطان تیموری از آن بسیار هراس داشت .