چکیده:
هدف اصلی این مقاله تجزیه و تحلیل روند انقلاب در کشور بحرین است. در این زمینه با ارائه یک نمای کلی، به وضعیت فعلی در داخل بحرین پس از انقلاب 14 فوریه 2011 و جمعآوری برخی شواهد دلایل ناکامی این انقلاب پرداخته میشود و این پرسش را مطرح میکند که چرا بیداری اسلامی در بحرین هنوز به برکناری نظام حاکم نینجامیده است؟ در پاسخ، ضمن بررسی ابعاد بیداری اسلامی و نگاهی تطبیقی به تحولات اخیر، بر این نکته تاکید میشود که مجموعه اقدامات و حمایتهای منطقهای به حکومت آلخلیفه از جانب کشورهای عربستان و از طرف دیگر اهمیت ژئوپلتیک بحرین برای ایالات متحده، انقلاب مردم بحرین کمرنگ و مظلوم جلوه داده شده است. از همینرو به نظر میرسد اهمیت کشور کوچک بحرین از جمله استراتژیک بودن جایگاه این کشور به دلیل همسایگی با مناطق نفت خیز شرق عربستان و قرار گرفتن در مسیر انتقال نفت از خلیج فارس، بر دامنه ناکامی انقلاب در این کشور افزوده است. انقلاب بحرین هماکنون در یک وضعیت گذار به سر میبرد که با تعریف یک دوره بیثباتی و پیشبینی محدود قابل فهم بوده؛ چراکه مسیر و جهتگیری روند این انقلاب عمیق اجتماعی هنوز نامشخص است.
The main objective of this article is to study and analyze the process of revolution in Bahrain. With an overview, condition inside Bahrain following the revolution on Feb 14th 2011 and evidence of reasons for its failure have been studied. This question is raised that why the revolution in Bahrain has not toppled the ruling system yet. In response, studying different aspects of Islamic awakening and a comparative study of recent developments, this point is emphasized that Bahraini's revolution has been depicted as unimportant and oppressed due to regional measures supporting Al Khalifa by Saudi Arabia on one hand and geopolitical importance of Bahrain for the United States. Therefore it seems that the importance of a small country such as Bahrain due to its strategic position neighboring oilrich parts of eastern Saudi Arabia and being located in oil route of Persian Gulf have added to the scope of failure of the revolution in this country. Bahraini revolution is in a transition period which is comprehensible through defining an instability period and a limited predictability; since the orientation and the path of this deep social revolution is still unclear.
خلاصه ماشینی:
در این زمینه با ارائه یک نمای کلی، به وضعیت فعلی در داخل بحرین پس از انقلاب 14 فوریه 2011 و جمعآوری برخی شواهد دلایل ناکامی این انقلاب پرداخته میشود و این پرسش را مطرح میکند که چرا بیداری اسلامی در بحرین هنوز به برکناری نظام حاکم نینجامیده است؟ در پاسخ، ضمن بررسی ابعاد بیداری اسلامی و نگاهی تطبیقی به تحولات اخیر، بر این نکته تأکید میشود که مجموعه اقدامات و حمایتهای منطقهای به حکومت آلخلیفه از جانب کشورهای عربستان و از طرف دیگر اهمیت ژئوپلتیک بحرین برای ایالات متحده، انقلاب مردم بحرین کمرنگ و مظلوم جلوه داده شده است.
روندکاوی خیزش مردم بحرین و نقش و تأثیر ژئوپلتیک در آن از جمله ابعاد مهم در تحولات بیداری اسلامی در غرب آسیا و شمال آفریقا محسوب میشود که در ریشهیابی تحولات بحرین، عوامل مهم دیگری همچون ساختار جمعیتی، عدم مشارکت شیعیان در مراکز اساسی قدرت، تبعیض، مشکلات سیاسی ـ اقتصادی، اثرگذاری عربستان سعودی و استقرار مرکز فرماندهی ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده آمریکا، از جمله عواملی هستند که زمینه بروز اعتراضات سیاسی در این کشور و ناکامی آن را از دیگر سو فراهم کرده است.
مردم بحرین به همراه جریانها و احزاب معارض این کشور نظیر جنبش احرار، جمعیت وفاق اسلامی، جنبش حق، جمعیت الوعد (العمل الوطنی و الدیمقراطی)، جمعیت عمل اسلامی (جمعیة العمل الإسلامی)، جمعیت تجمع ملی و دموکراتیک (جمعیة التجمع القومی الدیموقراطی) و گروههای دیگر، خواستههای اصلی خود را برکناری شیخ خلیفه بن سلمان آلخلیفه نخست وزیر و پسرعموی امیر بحرین که از سال ۱۹۷۱ ریاست دولت را در اختیار دارد، بازگشت تبعیدیان، آزادی زندانیان سیاسی، لغو ممنوعیت تشکیل احزاب و فعالیتهای سیاسی مذهبی، آزادی بیان و مطبوعات، توقف دستگیری آزادیخواهان و لغو تمامی ممنوعیتها اعلام کردهاند.