چکیده:
جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی، گفتمان ویژه¬ای را در سطح جهان و به¬ویژه در خاورمیانه به وجود آورد که مبتنی بر سه محور اسلام گرایی، استقلال-گرایی و وحدت¬گرایی است. و با آغاز تحولات بیداری اسلامی در خاورمیانه نیز تلاش کرده است تا با حمایت از تحولات انقلابی، نقش موثرتری را در شرایط جدید منطقه ایفا نماید. نگارندگان با طرح این سوال که فرصت¬ها و چالش¬های تحولات ژئوپولیتیک نوین مصر بعد از وقوع بیداری اسلامی برای ج.ا.ایران چه بوده است، این فرضیه را طراحی کرده¬اند که بعد از وقوع بیداری اسلامی، فرصت های ژئوپلیتیکی ایران در شمال آفریقا و به خصوص کشور مصر، نسبت به چالش های دوران رژیم سابق این کشور، افزایش یافته است. فرصت ها و عوامل موثر نقش آفرینی ایران در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی در مواجه با تحولات کشور مصر شامل متغیرهای جغرافیایی، اشتراکات دینی، متغیرهای انقلابی و همراهی انقلابیون با ایران می باشد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی با سنجش سه شاخص روابط ایران و مصر در سه دهه گذشته، فرصت¬های پیش روی کشور ایران پس از سرنگونی حکومت حسنی مبارک و همچنین مولفه¬های اهمیت دو کشور ایران و مصر برای یکدیگر، روابط خارجی ایران از نظر ژئوپولیتیک نوین در قبال بیداری اسلامی در مصر مورد ارزیابی گیرد. و در پایان مقاله، راهکارهایی برای بهره گیری از فرصت ها در روابط بهتر با مصر در آینده ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
کلید واژه ها: تحولات ژئوپلیتیکی ، مصر، سیاست خارجی ، سازه انگاری ١- مقدمه سرشت پویا و متحول نظام قدرت جهانی و توزیع فضایی و منطقـه ای آن در جهـان کـه عمـدتا تحت تأثیر تحول در علم و تکنولوژی و سطح آگـاهی ملـت هـا از سـویی و تحـول در نقـش و کارکرد عوامل ثابت و متغیر ژئوپلیتیکی از سوی دیگر قرار دارد، باعث می شود که نظام جهانی و نظام های منطقه ای و روابط دولت ها و ملت ها با یکدیگر دائما در حال تحول و دگرگونی باشـند.
سازه انگاری ،نگرشی نوبه نقش عقلانیت در وضعیت هاوپدیده ای دسته جمعـی انسان هااست وهمانگونه که برساختارهای مـادی -اجتمـاعی تأکیـد مـی ورزدسـاختارهای هنجاری ومعش های اجتماعی انسان را محدود می کند و سازه انگاری ، مطالعه چیزهایی اسـت که انسان را رهایی می بخشد (حق پناه ، ١٣٩٠: ٩٤)، سررشتۀ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز در قبال کشور انقلابی مصر به زنجیرة بی شماری از عناصر تأثیرگذار همچـون «تـأثیر آموزه ها و تعلقات مذهبی ، نگاه تاریخی و آرمان گرایـی سـنتی ایرانـی هـا نـسبت بـه دوسـتان و دشمنان ، محیط ذهنی و پیرامونی » پیوسته است که به دلیل تعدد و درهم تنیدگی ایـن عناصـر، امکان تعیین وزن هریک از آنها کاری دشوار است .
به عبارت دیگر، تأثیرگذاری بافت هویتی آن محدود به دورة تدوین قانون اساسی یا مراحـل اولیۀ شکل گیری انقلاب نبوده ، بلکه برای مثال می توان گفـت کـه در مـسئله مـصر برداشـت اخلاقی و دینی از وظایف موجب شد که اعتقاد به راهبـرد مواجهـه بـا نظـم هژمونیـک ایـالات متحده و تلاش برای برقراری نظام عادلانۀ بین المللی و اهتمـام بـه صـدور فرهنـگ و انقـلاب اسلامی ، امتداد عملی یابد و در ادامه به مکتبی شدن سیاست خارجی و به تبـع آن شـکل گیـری هویت در دولت منجر شود.