چکیده:
یکی از اساسی ترین مسائل آگوستین در طول حیات فکری اش، یافتن پاسخ این مسئله است که چه چیز وصول بشر به حکمت حقیقی و سعادت را این چنین دشوار و در مواردی غیر ممکن ساخته است. پاسخ وی را می توان در یک کلمه خلاصه کرد: «گناه». به همین جهت او درصدد بر می آید تا با ارائه دو اصل بنیاد، ایمان و لطف، مشکل گناه را در بشر حل کند تا مسیر دستیابی به حقیقت را بر وی هموار سازد. اما باور او به «گناه ذاتی» که مبنایی برگرفته از متن مسیحیت است، وی را در حل این مشکل با دشواری هایی مواجه می سازد. به اعتقاد آگوستین دو اصل ایمان و لطف در ارتباط با اراده انسان معنا پیدا می کنند؛ این اراده، مطابق مبنای گناه ذاتی، اراده ای در گناه تلقی می شود و بنابراین بیش از آن که بشر را به سمت خیر سوق دهد او را به سوی انتخاب شر می کشاند. بر این اساس به نظر می رسد کسب فیض ایمان یا لطف از سوی چنین موجودی تا حد زیادی غیر محتمل خواهد بود؛ همین مطلب موجب ابهاماتی در دیدگاه آگوستین در این زمینه شده است. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر تحلیل منطقی به بررسی این مطلب پرداخته است
خلاصه ماشینی:
جستارهای فلسفة دین، انجمن علمی فلسفه دین ایران سال دوم، شمارة اول، بهار 1392، صص 87 - 104 حل مشکل گناه ذاتی بر مبنای دو اصل «ایمان» و «لطف»در نظام فکری آگوستین زهرا محمودکلایه 1 رضا اکبریان* 2 ، محمد سعیدیمهر** 3 ، رضا اکبری*** 4 چکیده یکی از اساسیترین مسائل آگوستین در طول حیات فکریاش، یافتن پاسخ این مسئله است که چه چیز وصول بشر به حکمت حقیقی و سعادت را این چنین دشوار و در مواردی غیر ممکن ساخته است.
به اعتقاد آگوستین دو اصل ایمان و لطف در ارتباط با ارادة انسان معنا پیدا میکنند؛ این اراده، مطابق مبنای گناه ذاتی، ارادهای در گناه تلقی میشود و بنابراین بیش از آنکه بشر را به سمت خیر سوق دهد او را به سوی انتخاب شر میکشاند.
مقدمه بررسی زندگی پر فراز و نشیب آگوستین در راه دستیابی به حقیقت و حکمت، که درنهایت منتهی به پذیرش مسیحیت به عنوان یگانه راه وصول به حقیقت شد (← کلارک، 1379: 41-43)، نشان میدهد که چگونه وی ابتدا با تکیه بر توانایی عقل بشری در شناخت حقیقت آغاز میکند و در میانة این مسیر با کشف محدودیتها و نواقص عقل بشری به سمت این اندیشه سوق مییابد که کشف حقیقت برای عقل بشر بهتنهایی ممکن نیست.
به نقل از سفر پیدایش، آدم و حوا به علت سرپیچی از فرمان خداوند که آنها را از خوردن میوة درخت ممنوعه منع کرده بود، مرتکب گناه و عصیان شده و از بهشت سعادت رانده شدند (کتاب مقدس: 2) گناه و عصیان نیز در نظر آگوستین، کارکردی از اراده است، همان طور که کار خیر کارکرد دیگری از آن است (Augustine, 1952: 387).