چکیده:
فعالیت شهرهای گردشگری در فضای رقابتی مبتنی بر مزیت های نسبی محیطی و کالبدی تحت تاثیر واکنش ها و حساسیت های محیطی جامعه محلی و جامعه گردشگران صورت می پذیرد. در این رابطه یکی از مولفه های کلیدی موثر بر عملکرد یک شهر گردشگری، کیفیت کالبدی و کارکردی فضاهای شهری آن است. مبادی ورودی شهری به عنوان بخشی از ساختار فضایی شهر می تواند در شکل دهی یک تجربه ارزش مند و تصویر ذهنی برای گردشگران شهری نقش آفرینی کند. ورودی ها اولین نقطه از شهر می باشند که اکثر مسافران با آن برخورد دارند و عمده تصویر اولیه از شهر و نخستین نشانه بصری را در ذهن ناظر شکل می دهند. از آن جایی که این فضاها معرف و مبینی از کل مجموعه شهر می باشند، طراحی آن ها به ویژه برای شهرهای گردشگری باید با توجه به شخصیت، فرهنگ و عملکرد شهر صورت گیرد و در این صورت است که می توانند واجد ادراک و خوانایی، حس حضور در مکان و تشخیص هویت مکان باشند. علی رغم اهمیتی که مبادی ورودی در هویت بخشی کل فضای شهری به عهده دارند، بسیاری از شهرهای گردشگری کشور و از آن جمله شهر بابلسر از این حیث با ضعف ها و کاستی های متعددی روبرو اند. جانمایی کاربری های ناهمگن و ناسازگار، آلودگی بصری و محیطی و غیره از جمله مصادیق این امرند که این عرصه ها را به فضاهایی آشفته بدل کرده است. به گونه ای که فضای ورودی شهرها ضمن اغتشاشات بصری و محیطی، فاقد هویت و جذابیت بصری لازم می باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی کیفیت مبادی ورودی شهر بابلسر به عنوان شهری گردشگری بوده است. فرضیه ی تحقیق عبارت است از: مبادی ورودی شهر بابلسر از کیفیت بصری مناسب برخوردار می باشد. روش این تحقیق از نوع پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسش نامه است و برای طراحی پرسش نامه ابتدا با مروری بر ادبیات و مبانی نظری تحقیق، شاخص ها و معیارهای مطلوب استخراج و در نهایت در قالب پرسش نامه در جامعه آماری مربوطه مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی (میانگین و واریانس) و روش آمار استنباطی(آزمون T یکطرفه) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که علی رغم اهمیت مبادی ورودی شهرها، این مولفه در برنامه ریزی و طراحی توسعه شهری محدوده مورد مطالعه، مورد توجه جدی قرار نگرفته است، به طوری که اکثر گردشگران ورودی به این شهر هیچ نوع تصویر ذهنی تعریف شده از ورودی به شهر ندارند.
خلاصه ماشینی:
نتايج به دست آمده از اين بررسي نشان مي دهد که علي رغم اهميت مبادي ورودي شهرها، اين مولفه در برنامه ريزي و طراحي توسعه شهري محدوده مورد مطالعه ، مورد توجه جدي قرار نگرفته است ، به طوري که اکثر گردشگران ورودي به اين شهر هيچ نوع تصوير ذهني تعريف شده از ورودي به شهر ندارند.
قابليت ادراک و خوانايي مبادي ورودي : اين مولفه شامل معرف هاي ميزان القا کارکرد و هويت شهر از طريق المان ها و عناصر و کاربري هاي اطراف مبادي ورودي ، ادراک المان ها و عناصر نصب شده در مبادي ورودي ، ميزان ماندگاري مبادي ورودي در ذهن گردشگران و نيز ميزان نزديکي تصورات ذهني مسافران در قبل و بعد از سفر به بابلسر مي باشد.
کيفيت کالبدي مبادي ورودي براي اندازه گيري اين مولفه از معرف هاي وضعيت روشنايي مبادي ورودي در شب ، کيفيت نصب علائم راهنمايي و رانندگي و ميزان تناسب و پيوستگي ميان عناصر و المان هاي منظر ورودي استفاده شده است .
به طورکلي مي توان نقش و تاثير اصلاحات و اقدامات عمراني انجام شده در مبادي ورودي بابلسر را با توجه به نصب عناصر فاقد مفهوم و بدون تناسب با يکديگر، عدم اطلاع رساني در مورد شهر و مراکز اقامتي و نبود تابلوهاي راهنما و نيز آسفالت نامرغوب خيابان ، خنثي دانست که نتيجه لازم و مورد انتظار را نداشته است و تغييرات چندان چشمگير نمي باشد.