چکیده:
ورزش باستانی که تاریخ دقیق پیدایش آن معلوم نیست ، ورزشـی سراسـر شـکوه و ایثار و نوآوری و تلاش است که باعـث تقویـت روحـی و اخلاقـی و موجـب رشـد و سلامت قوای جسمانی باستانی کاران می شود. ورزش باستانی ورزش اصیل ایرانی و ترکیبی از پهلـوانی ، جـوانمردی و سـلامتی و شادابی روح و جسم است و تنها ورزشی است که با دعا شروع و با دعا ختم مـی شـود. ورزش زورخانه ای با عیاران رابطه ای دیرین دارد و هر دو، از ابتدای پیـدایش فتـوت و اخوت را تا امروز آیین خویش سـاخته انـد. پهلوانـان در تـاریخ ایـران در سـه کـسوت کشتی گیر، عیار و شاطر ظاهر شدهانـد. ورزشـکاران ورزش باسـتانی زورخانـه ای دارای رتبه بندی خاصی هستند: تازهکـار، نوچـه ، نوخاسـته ، سـاخته و پـیش کـسوت، پهلـوان، پیش قدم، صاحب زنگ ، صاحب ضرب و صاحب تاج. این ورزش دارای ترتیب خاصی است و آیین های بی شمار و دستگیرانه ای در آن شکل گرفته که تعدادی از آنها هنوز بـه قوت خود باقی است .
خلاصه ماشینی:
٣- پهلوانان شاطر: اين کسوت از پهلواني در رشته دوندگي بوده و شاطر در خدمت دولت انجام وظيفه مي کرد و از قديم در ايران در کنار زورخانـه يـک جـايي هـم بـراي شاطرخانه بود که علاقمندان فرزندان خود را از کـودکي بـه آنجـا مـي بردنـد تـا تحـت تعليمات شاطر فنون دوندگي را بياموزند.
کهنه سوار: امروزه در زورخانه به کسي مرشد مي گوينـد کـه آوازي خـوش دارد و راوي انديشه هاي حماسي و انقلابي براي ورزشکاران و مشوق آنان به مردي و مردانگي و پهلواني است .
آيين هاي زورخانه اي گل کشتي : اشعاري است که مرشد قبل از شروع کشتي براي تهيـيج کـشتي گيـران و تحريک روح فتوت و جوانمردي ورزشکاران زورخانه مي خواند: چندي به شرابخانــه رفتـم ديدم که به پاي خـم درنــگ اسـت چندي به قمارخانــه رفتـم ديدم که به پـاي آس جنــگ اسـت چندي به قلندران نشستــم ديدم که حساب چرس و بنگ است پير خردم به گوش گـفتـــا اين ها همه صحبت جفنــگ اســت برخيز و برو بـه زورخـانـه آنجا که حساب ميل و سنگ اســت آواز ني و صــوت تنبــور کبـاده و تخـتــه شـلنــگ اســــت (ميرنجات اصفهاني ) ارزشمندترين گل کشتي ها توسط ميرنجات سروده شـده و در حـال حاضـر نيـز در ابتداي مسابقات کشتي پهلواني قرائت مي شود.
در اين مراسم مرشد ابيات و قطعاتي را مي خواند، از ضرب و زنگ استفاده مي کند و مراحل مختلف ورزش باسـتاني با حضور تعدادي از ورزشکاران در گود انجام مي شود، البته يک نفر به عنـوان سـخنگو در ابتدا و انتهاي مراسم احساسات خـود و سـايرين را بـه حـضور صـاحب عـزا ابـراز مي نمايد.