چکیده:
ترانه در لغت به معنای خرد، تر و تازه ، از ریشه ی اوستایی تئورونـه ، اصـطلاحی عام بوده است که بر انواع قالب های شعری ملحون یا همـراه موسـیقی بـه ویـژه فهلویات ، دو بیتی، رباعی و بیت ، اطلاق میشده است . با توجه به ریشه ی باستانی ترانه ها، کهن ترین اشعار فارسی در میان این نوع ادبی یافت شده اسـت . در ایـن جستار، ترانه سرایی در ادبیات فارسی، بررسی می شود؛ سپس به ویژگی هـای وزن ترانه ، زبان ترانه و درون مایه ی آن می پردازیم و شعر و ترانه ی امـروز، سـاختار و وزن آن ، کاویده میشود. زبان ترانه ، ساده و صمیمی اسـت و درون مایـه هـای آن معمولا توده ای، عامیانه و احساسی است . ترانه با تعریف امروزی خود، معـادل و القاکننده ی تصنیف است . در دوران معاصر، قافیه دار بودن و سازگار بـودن شـعر با عروض ، از پیش شرط های ترانه بودن یک شعر نیست .
خلاصه ماشینی:
"ق به جای قول و غزل ترانه به کار می رفته است ؛ پیش از آن ، بـه معنـی آهنگ سازی نیز معمول بوده و به تدریج به شعری گفته شده کـه متناسـب و همـراه بـا موسیقی ساخته شده باشد و گاه وزن عروضی دارد و کم و بیش قافیه نیز در آن به کـار رفته است و یکی از بارزترین مشخصه های آن تصنیف کـردن (سـاختن ) اسـت .
»(کریستین سن ، ١٣٦٣: ٣٩) بـرای همـین اسـت کـه گـوش نویسـندگانی چـون ابوهلال عسکری، شمس قـیس و خواجـه نصـیرالدین طوسـی از آن جـا کـه بـا اوزان عروض رسمی و رایج پس از دوران رودکی خوگر بوده است ، فهلویـات را ترانـه هـا و آهنگ هایی مردمی می دانسته اند که به زعم آنان ایـن نـوع شـعر بـدون وزن (منثـور) یـا ناسازگار با موازین عروضی بوده اسـت ؛ ١١ بنـابراین ، «بـه تـدریج شـاعران و عروضـیان ایرانی از جمله شمس قیس ، کوشیدند تا وزن اشعار ترانه های مردمی رایج و مشـهور را به نوعی با اوزان عروض رسمی تطبیق دهند.
کلام ترانه ها و تصنیف های فارسی را که بـر روی ملـودی سـاخته شـده انـد، را عمـدتا میتوان با اوزان عروضی، تطبیق نمود و این امر به سبب تاثیر شعر عروضی فارسـی بـر موسیقی ایرانی و عادت موسیقیدانان ایرانی به خلق ترانه هایی متناسب با وزن عروضـی است ."