چکیده:
تمامی ادیان و مذاهب بزرگ دربارة صلح به تامل و به عرضة آموزه پرداختهاند.در این زمینه، اسلام نیز آموزهها و ایدههایی دارد اما صورتبندی گفتمانی جامع از آن، به میان نیامده است.ازاینرو، تولید آثار نظری آکادمیک در این عرصه، مورد توجه جدی صورت نگرفته است. پرسش این است:گفتمان اسلامی در ایران پیرامون مفهوم صلح در عرصة روابط بینالملل چگونه مفهومسازی کرده و چه آموزههایی دارد؟ (سوال)گمان این است که گفتمان اسلامی، با استناد به مبانی مورد نظر خود، انگارههای سلبی و ایجابی را در زمینة مفهوم صلح ایجاد کرده که هدف اصلی آن تحقق صلح پایدار به مرکزیت توحید و امت است. (فرضیه) نوشتار حاضر، در واقع، به دنبال تبیین، تدوین، استنباط و، در نهایت، ارائة تئوریک بخشی از این آموزهها در یک حوزه مفهومی معین در عرصة روابط بینالملل است. (هدف)نگارندگان درصددند تا، با توجه به روش تحلیل و چارچوب نظری گفتمان، دیدگاه گفتمان مسلط در جمهوری اسلامی ایران در قبال مفهوم و متغیر کلیدی صلح،آن را در عرصة روابط بینالملل را بررسی کنند. (روش) عرضة مفهومی جدید از صلح در قالب گفتمان اسلام سیاسی- فقاهتی مبتنی بر دو پایة عدالت و معنویت که به صلحی پایدار جهانی میانجامد از نتایج این مقاله است.(یافته)
All major religious had reflected on peace and had some doctrines and teachings on this issue. In this regard, Islam has teachings and ideas too, but there has not been a comprehensive discourse arrangement of them. Therefore, serious attention has not been given to producing theoretical academic works in this field. The question is: How the Islamic discourse in Iran has conceptualized the concept of “peace” in the field of international relations and what are its teachings? (Question) The assumption is that the Islamic discourse, relying upon its own principles, has developed some affirmative and privative patterns which primarily aim at the realization of enduring peace with the centrality of monotheism (Tawhid) and community (Ummah). (Hypothesis) The present paper, in fact, tries to explain, develop, infer and finally theoretically present some parts of these teachings in a certain conceptual domain in the field of international relations. {Objective} The authors seek to investigate the dominant discourse attitude in the Islamic Republic of Iran on the key concept and variable of peace regarding the method of analysis and theoretical framework of discourse. (Methodology) Presenting a new concept of peace in the framework of the discourse of political — jurisprudential Islam based on justice and spirituality which leads to universal enduring peace is from the findings of the present article. (Finding}
خلاصه ماشینی:
"ازاینرو، نگارندگان بر آناند تا، با استمداد از یک چارچوب تئوریک مقبول، انگارهها، آموزهها و ایدههای موجود در دین اسلام را در قالب گفتمان اسلام سیاسی – فقاهتی صرفا در حوزة مفهومسازی صلح در عرصة روابط بینالملل استنباط و تدوین نمایند، چراکه، از سویی، در دین اسلام، مانند بیشتر ادیان جهان، سنت قدرتمند و ماندگاری از صلحطلبی و مخالفت با جنگ وجود دارد و، از سوی دیگر، مفهوم صلح در مطالعات صلح و امنیت به عنوان یکی از زیرشاخههای اساسی روابط بینالملل اهمیت دارد و توانسته همپا با توسعة این نظریهها نمود یابد، به طوری که تئوریهای روابط بینالملل به صورت گسترده موضعگیریهای خود در برابر این مفهوم را مشخص و مدون میکنند که خود میتواند مبنا و خاستگاهی برای سایر مفهومسازیها و تئوریپردازیها شود.
همبستگی بینالمللی در جهت ایجاد صلح و امنیت: با توجه به اهتمام گفتمان اسلام سیاسی- فقاهتی نسبت به تحقق صلح، آرامش و امنیت پایدار در عرصة جهانی، میتوان چنین استنباط نمود که علاوه بر دلایل مذکور در مورد شکلگیری همبستگیهای بینالمللی، تحقق اتحاد برای صلح و امنیت نیز در این چارچوب توصیه میشود.
به عبارت دیگر، از این منظر، اگر بازیگران حوزة روابط بینالملل دو انگارة «عدالت و معنویت» را در تنظیم مناسبات جهانی، رفتار بینالمللی، نوع نگاه خود به پدیدهها و فرایندها و نیز تئوریپردازیها و مفهومسازی در عرصة روابط بینالملل در نظر گیرند، صلح و امنیت پایدار جهانی برقرار و زنجیرة نفی و اثباتهای گفتمانی اسلام سیاسی _ فقاهتی محقق خواهد شد."