چکیده:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی و مقایسه نقش احساس مسئولیت و آمیختگی فکر– کنش در اختلال وسواس فکری- عملی و اضطراب فراگیر است.
روش: با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از هر یک از اختلالات ذکر شده و گروه بهنجار ۲۳ نفر(در مجموع ۶۹ نفر) انتخاب شدند و به پرسش نامه های آمیختگی فکر– کنش تجدید نظرشده و نگرش مسئولیت پذیری پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر مسئولیت پذیری، نمره آمیختگی فکر– کنش در اختلال وسواس فکری- عملی به طور معنادار بیش تر از نمره گروه های اضطراب فراگیر و بهنجار است، در حالی که با کنترل اثر آمیختگی فکر– کنش بین نمره های احساس مسئولیت دو گروه وسواس فکری- عملی و اضطراب فراگیر تفاوت معناداری مشاهده نمیشود.
نتیجه گیری: این یافته موید دیدگاه راچمن در مورد اهمیت بیش تر سازه آمیختگی فکر– کنش در مقایسه با احساس مسئولیت در آسیب شناسی روانی اختلال وسواس فکری- عملی است.