خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) مقالات اصول روششناختی پژوهش در انقلاب اسلامی عباس ایزدپناه عضو هیأت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه قم یکی از مسائل بنیادین فلسفهء انقلاب اسلامی ایران،روششناسی تحقیق در این واقعهء بزرگ تاریخی است؛یعنی اینکه چه کسی و با چه شیوهای میتواند انقلاب اسلامی ایران را بشناسد و به دیگران بشناساند؟ چنانکه میدانیم یک عده انقلاب اسلامی را موضوعی جامعهشناختی میدانند و ناگزیر روش تحقیق در آن را نیز روش جامعهشناختی میشناساند و شناخت و شناساندن آن را صرفا در شأن کسانی میدانند که گرایش علمی و رشته تحصیلیشان جامعهشناسی است.
ب-پژوهشگر انقلاب اسلامی باید در گام نخست،قلمرو پژوهش یا موضوع تحقیق خود را از بعد دیگر مورد تأمل قرار دهد تا در اتخاذ روش مناسب پژوهش با مشکل و سردرگمی مواجه نشود و آن تبیین این نکته است که آیا موضوع و عرصهء پژوهش وی مسأله یا مسائلی از فلسفه یا مبانی انقلاب اسلامی است یا مسائل آن؟به عبارت دیگر،پژوهشگر انقلاب اسلامی یا میخواهد قضایا و اصول زیرساختی انقلاب اسلامی را که فهم مسائل انقلاب اسلامی در گرو فهم و دستیابی به آنهاست، مورد بررسی قرار دهد و یا میخواهد در مورد مسأله یا مسائلی از انقلاب به بحث و بررسی بپردازد.
حاصل سخن اینکه؛انقلاب اسلامی ایران همانند اتقلاب کبیر فرانسه و یا انقلاب اکتبر روسیه و یا نهضتهای دموکراتیک سکولار نیست که با صرف روش جامعه شناختی،علوم سیاسی،علوم تاریخی و یا دانش شناخت عمومی ادیان و عرفان متداول قابل شناخت و شناساندن باشد بلکه علاوه بر نیاز به آشنایی قابل قبول به روشهای یاد شده باید به عنوان شرط لازم،از دینشناسی عمیق خمینی گونه و مطهریوار نیز برخوردار باشد که علی التحقیق روش آن روش اجتهادی متداول با صرف علم کلام یا علوم قرآنی و علم عرفان اسلامی متداول نیست؛بکه روشی است که از آن به روش دینشناختی جامع و ناب تعبیر میکنیم."