خلاصه ماشینی:
"نیز مطرح بودند، اما تاریخ گواه است که گفتمان ولایت فقیه از همهی گفتمانهای موجود بیشتر در دسترس مردم بوده؛ چراکه جدای از آشنایی نسبی مردم مسلمان با محتوای دینی این گفتمان، شرایط ارتباطگیری با روحانیت شیعه به مثابه مبلغان گفتمان مذکور، برای آنها به مراتب مهیاتر از شرایط ارتباطگیری با نمایندگان و مبلغان سایر گفتمانهای ذکر شده بوده است.
به نظر میرسد، با همهی ظرفیتهایی که تئوری ولایت فقیه برای مدیریت صحیح جامعهی اسلامی دارد، نظر به شرایط ویژهی امروز جهان اسلام، برای اینکه بر تعصبات مذهبی (شیعی-سنی) و قومی (عربی-عجمی) فائق آید و بهعنوان گفتمان برتر اسلام سیاسی در جهان اسلام مطرح کرد، لازم است برخی از اقدامات ذیل صورت گیرد: برای اثبات و دفاع از تئوری ولایت فقیه به دو گونه میتوان استدلال اقامه کرد: نخست اینکه به «شیوهای نظری» از مبانی فلسفی، فقهی و کلامی مدد گرفت و دوم اینکه به «شیوهای عملی» از تجربهی دورهی جمهوری اسلامی دفاع کرد.
این در حالی است که ولایت فقیه به مثابه یک تئوری ناظر به مقام عمل، یک «پروژه» خواهد بود؛ بدین معنی که تحقق، حفظ، تداوم و نیز صدور آن به دیگر کشورهای اسلامی نیازمند طراحی و مهندسی است و به نظر میرسد، برای نیل به این مقصود، تلاش برای تقویت و تعمیق صرف مباحث تئوریک این موضوع، کافی نبوده بلکه آنچه مهم است، ارائهی کارآمدیهای عملی این تئوری است."