خلاصه ماشینی:
"سپس به مواردی دیگر میتوانیم بنگریم:جایی که حاصل ملموس و محسوس پژوهشهایی در راه نوآوری در صحنهی زندگی روزمره،به میان میآیند؛ آنجا که جامعیت و تمامیت اجرایی مصداق کالبدی و مفهومی خاصی به قید هماهنگی و به قصد نوآوری، در جو شهرها،تبلور پیدا میکند؛آنجا که خصیصهی غالب از مجموعه خصائص هر فرآوردهی کالبدی یا نظری و(با اتکاء بر شکل یا معنا به دست داده شده)، با واژهی مدرن تعریف میشود؛آنجا که پدیدههایی که بار سنتی دارند،به قصد نوآوری،موضوع تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و ارزیابیای دوباره میشوند؛ آنجا که تولید فرآوردههای روزمره،برای تجهیز فضای ساخته شده،به شکل و مفهومی نه در عرصهی شهرها ظاهر میشوند-بیاینکه خصیصهی نو بودن آنها،الزاما،بر مبانی نظری خاصی که به جهان معانی متوجهاند،متکی باشد.
1 اگر دستیابی به نیک اندیشیدن و تو فیق در همگانی کردن رفتار و کردار نیک نزد افراد جامعه را به معنای ستاتیکی بگیریم،یعنی اگر قبول کنیم که فقط ارزشهایی شناخته شده میبایست در جوامع ترویج مییافتهاند و نه ارزشهایی که پیوسته دگرگون میشدند تا آنچه برتر دانسته میشد را گسترش دهند، این پرسشها به میان میآیند: -چرا تعلیم شاهزادگان تنها به دست آنان که برتر تشخیص داده میشوند باید صورت گیرد؟ مگر نه اینکه انتقال دانستهها و یافتهها میتواند،به دست هر کس و یا هر نظامی که صورت پذیرد، نتیجهای نیکو دهد؟اما میدانیم آنکس که میتوانست تعلیم دهد،میبایست فرزانهترین و دادورزترین و پرهیزگارترین و دلیرترین باشد و این حاصل نتواند شد مگر آنگاه که نظام یا دستگاه معینی،به شکلی پیوسته،به ارزیابی ارزشهایی بپردازد که برتری موردنظر را تعیین و تضمین میکند."