خلاصه ماشینی:
"در نظر دیلتای، تنها چیزی که میتوان با تکیه بر آن به شناختی از زندگی انسانی دست یافت، زندگی من است، «زیرا زندگی مستقیما به عنوان زندگی خود من به من داده شده است و فقط از طریق همین زندگی خود من است که من، زندگی پیرامون خود را درمییابم»4 با این زمینه دیلتای تلاش میکند تا با تأکید بر نگرشی طبیعی که معطوف به حیات انسان است، علمی را تأسیس کند که «نه از امور انتزاعی بلکه از واقعیترین امور برای ما و از آنچه از درون به ما داده شده است، آغاز میکند».
او میکوشد تا با نقد روانشناسی تبیینی، که متأثر از علوم طبیعی از مقولاتی صوری برای شناخت حیات روانی انسان بهره میبرد، به نوعی روانشناسی (یعنی روانشناسی توصیفی) توجه کند که همبسته با تجربه زندگی آدمی باشد؛ «این روانشناسی به این ترتیب توصیف و تحلیل شبکهای است که اصولا و همواره به عنوان خود زندگی بروز میکند»."