چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی ونقش آن درارتقاء توانمند سازی کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه 2و6 شهر تهران بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری آموزش و پرورش در نواحی 3، 6 که بالغ بر 135 نفر بوده است. از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی – طبقهای، 100 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارت است از: پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت (2003) که ضریب پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ85 / درصد اندازه گیری شده است و پرسشنامه محقق ساخته توانمند سازی کارکنان که ضریب پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 81/ درصداندازه گیری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده از آمار استنباطی هم چون رگرسیو ن گام به گام و تحلیل واریانس و آزمونT مستقل با استفاده از نرم افزاز SPSS در پژوهش استفاده شداست. یافتهها نشان می دهد که: 1. بین هر یک از مؤلفه های هوش سازمانی با توانمند سازی کارکنان ر ابطه معنا دار وجود دارد 2. بین نظرات کارکنان زن و مرد در مورداستقرار توانمند سازی تفاوت معنی داری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"یافته های حاصل از سؤال های فرعی پژوهش نتایج آزمون همبستگی پیرسون متغیر ها تعداد ضریب همبستگی سطح معناداری تایید یا رد فرضیه چشم انداز استراتژیک 100 483/ 000/ تایید فرضیه سرنوشت مشترک 100 460/ 000/ تاییدفرضیه میل به تغییر 100 444/ 004/ تاییدفرضیه روحیه 100 542/ 002/ تایید فرضیه اتحاد وتوافق 100 502/ 017/ تایید فرضیه کاربرد دانش 100 520/ 001/ تاییدفرضیه فشار عملکرد 100 451/ 007/ تاییدفرضیه جدول شماره5 مقادیر ضریب همبستگی به دست آمده بین مؤلفه های هوش سازمانی با توانمند سازی کارکنان در سطح آلفای 05/وبا 95%اطمینان معنی دارمی باشند.
بنابراین فرض های فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفته اند و می توان چنین نتیجه گرفت که بین هر یک از مؤلفه های هوش سازمانی(چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد و توافق، کاربرد دانش، فشار عملکرد) با توانمند سازی کارکنان رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد و با افزایش هر یک از مؤلفه ها،توانمند سازی کارکنان نیز افزایش خواهد یافت.
بحث و نتیجه گیری فرضیه اول تحقیق: آیا بین مؤلفه های هوش سازمانی با توانمند سازی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد؟ نتایج بدست آمده با توجه به رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس، نشان دهنده آن است که بین مؤلفه های هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، همسویی ساختار با سیستم ها، کاربرد دانش، فشار عملکرد) رابطه معنا داری وجود دارد."