چکیده:
کشور ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و قرار گرفتن در اقلیم خشک، پیوسته در معرض هجوم بیگانگان و بروز خشکی ها و قحطی های ادواری بوده است. موقعیت خاص جغرافیائی ایران در واقع، باعث شده بود این کشور با داشتن موانع طبیعی، آب و هوا و دیگر ویژگی های اقلیمی به قسمت های کاملا متفاوتی تقسیم شود که در بسیاری از موارد، این بخش ها از یکدیگر مجزا شده بودند که در مواقع بحرانی نمی توانستند به یاری یکدیگر بشتابند. نبود راه های حمل و نقل سریع و ارزان، مزید بر علت شده و گردش کالاهای گوناگون بویژه غلات و مواد خوراکی بین ایالات و ولایات را دائما با اشکال روبه رو می کرد و در نتیجه، بر سایر بخش های اقتصادی و اجتماعی کشور تاثیری نامطلوب بر جای می گذاشت. در این بین در پی وقوع جنگ جهانی اول که سراسر ایران به تصرف دولت های روسیه و انگلیس درآمد، مقارن با ایامی شد که در بسیاری از نقاط کشور بارش اندک و ناکافی موجب آشکار شدن قحطی شد و مردم ایران در سختی حاصل از آن به سر می بردند. بررسی های انجام شده از منظر تاریخی و بویژه با تکیه بر اسناد منتشر نشده نشان می دهند در این دوره که با آشفتگی های برآمده از جنگ و پریشانی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی توام شده بود، عوامل گوناگون طبیعی و انسانی چندی باعث خشکی و قحطی شده و حضور نیروهای بیگانه نیز بر شدت آن افزود و در نتیجه، قحطی بزرگ سال های 1296- 1298ش./ 1917- 1919 م. پدیدار شد. مقاله ی کنونی با تکیه بر اسناد آرشیوی منتشر نشده ی موجود در سازمان اسناد ملی ایران و مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، قحطی و مصائب ناشی از آن را مورد بررسی و تحقیق علمی و تاریخی قرار می دهد و نقش هریک از عوامل اصلی و فرعی آن، به خصوص حضور نیروهای نظامی روسیه را تحلیل و تبیین نماید و میزان اثرگذاری ایشان بر این قحطی را معلوم نماید.
خلاصه ماشینی:
مقالهی کنونی با تکیه بر اسناد آرشیوی منتشر نشدهی موجود در سازمان اسناد ملی ایران و مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، قحطی و مصائب ناشی از آن را مورد بررسی و تحقیق علمی و تاریخی قرار میدهد و نقش هریک از عوامل اصلی و فرعی آن، به خصوص حضور نیروهای نظامی روسیه را تحلیل و تبیین نماید و میزان اثرگذاری ایشان بر این قحطی را معلوم نماید.
اما با محوریت قحطی در حوزهی شرق ایران به جز مقالهی «بلوچستان در جنگ جهانی اول، عباس سرافرازی، پژوهش نامه تاریخ، پاییز 1385، شماره 4» که حاوی اطلاعاتی است شامل این نکات که در جنگ جهانی اول آلمانیها برای ضربه زدن به منافع انگلستان در بلوچستان وارد عمل شدند و همین کار سبب وارد شدن بلوچها در جریانهایی شد که از جمله آنها میتوان از رواج اسلحه قاچاق و طرفداری از آلمانها را نام برد.
با وجود این، اداره مالیه سیستان معتقد بود به سبب نیامدن باران کافی و کمآبی، غله در سیستان کم بوده «و هرگاه مقداری فوقالعاده حمل به خارجه شود اهالی دچار سختی و قحطی خواهند شد» [برگرفته از تلگراف نمره 11 اداره مالیه به وزارت مالیه در دهم سنبله] (سند شماره 292- 1493- 240، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران).
نظامیان انگلیسی برای دستیابی به غله مورد نیاز خود به اسلحه دست نبردند که نیازی به این کار نبود، زیرا پیشکار مالیه سیستان مقدار فراوانی غله که به گزارش اداره مالیه سیستان "نوزده فقره" را در بر میگرفت به طور غیرمستقیم به قشون انگلیس فروخته بود (سند شماره 1591/40/58/1333ق.