چکیده:
«دکارت» به رغم اینکه در روزگار خود و حتی بعدها متهم به شکاکیت بود اصلا شکاک نبود؛ بلکه او شک را همچون وسیله ای برای غایتی به کار می برد. او هرکجا از فلسفه و مابعدالطبیعه حقیقی سخن می گوید مخاطب را به پاکسازی ذهن از هرچه که می شود کمترین تردیدی در آن کرد، فرا می خواند. آنچه باید به آن توجه داشته باشیم این است که شک و شکاکیت تنها تا مرحله ای کارآیی دارد که ما به کمک آن به مبنای مستحکمی برسیم و از آن به بعد به یاری روش تحلیل است که باید شروع به ساختن یک بنای معرفتی استوار کرد. ما در این مقاله بر آنیم تا نشان دهیم برخلاف آنچه رایج است شک، نه روش (method)دکارت؛ بلکه راهکاری (procedure) است که او آن را برای اعمال روش خود که همانا روش تحلیل است، در کار می آورد. شک، تنها بستری را برای رسیدن اندیشنده دکارتی به مبنایی یقینی فراهم می آورد تا او بتواند عمارت جدید معرفتی مدنظر خویش را بر این مبنا پی بیفکند. در واقع، دکارت از شک بهره می گیرد تا به یاری آن بتواند راه را برای کاربست روش تحلیل در حوزه مابعدالطبیعه هموار سازد.
خلاصه ماشینی:
دکارت در پاسخ به »دستۀ هفتم اعتراضات » از پییر بوردن -که به استفادة او از شک برای رسیدن به یقین ایراد میگیرد- میگوید: «اگر فرض کنیم که او سبدی پر از سیب داشته باشد و چون از این میترسد که بعضی از آنها فاسد باشند، میخواهد آنها را خارج کند تا مبادا بقیه سیب ها را هم فاسد کنند، در این صورت چه میتواند انجام دهد؟ آیا او نباید ابتدا تمام سیب ها را از سبد بیرون بریزد و آنها را یکایک نگاه کند و سپس سیب هایی را که میبیند فاسد نیستند انتخاب کند و دوباره آنها را در سبد قرار دهد و بقیه را کنار بگذارد؟ بنابراین درست بـه همـین طریـق است که کسانی که هرگز تأمل فلسفی صحیح نکرده اند، در ذهن شان آراء مختلفی دارند که به حق میترسند که بعضی از آنها خطا باشند، زیرا میبینند که از نخستین سال های زندگیشان شروع به انباشتن این آراء کرده اند؛ بنابراین میکوشـند کـه آراء صـحیح و غلط را از هم جدا کنند تا مبادا وجود آراء غلط باعث شک کلی دربارة همۀ آنهـا شـود» (همان : ص ٥٤٧).
روش تحلیل ، اختیاری و قبلی اسـت ، از ایـن جهـت کـه مؤلـف فقـط بـه شهودهای خواننده توسل میجوید و از او میخواهد که برای تصدیق فکر مؤلف به تجربه عقلانی بپردازد و در نتیجه خواننده به صورت قبلی از عللی معلوم و شناخته شده به آثار و نتایج آنها پی میبرد و این همان روشی است که دکارت در گفتار وبه ویژه در تأملات خود به کـاربرده اسـت .