چکیده:
تشدید محدودیتهای مالی بینالمللی علیه کشور در سالهای اخیر و عدم کفایت منابع بانکهای داخلی به عنوان مهمترین محدودیتهای تامین منابع مالی در صنعت نفت به حساب میآیند. این محدودیت موجب تأخیر در برداشت نفت و گاز از میادین مشترک و از دست رفتن منابع ملی کشور در نتیجه استفاده حداکثری کشورهای شریک از مخازن مشترک گردیده است. تحقیق حاضر که با رویکردی کیفی و با استفاده از روش تحقیق تفسیری مبتنی بر نظر خبرگان و با تمرکز بر مورد کاوی صورت گرفته است، سعی در یافتن ابزارهای تامین مالی پروژه محور اسلامی متناسب با بخش بالادستی نفت دارد. بنا به فرضیه مقاله، تامین مالی مزبور را میتوان با طراحی ابزارهای پروژه محور اسلامی با رعایت دو شرط پروژه محوری ( بازپرداخت منابع با استفاده از عواید خود طرح) و اسلامی بودن ( منطبق بودن بر مبنانی فقهی) انجام داد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شرکت ملی نفت ایران میتواند از ابزارهایی چون صکوک اجاره، استصناع و سلف، در سبد تامین مالی بخش بالادستی نفت استفاده کند. همچنین پیمانکاران عمومی میتوانند از صکوک اجاره و استصناع در رویکردهای EPCFبرای تامین مالی پروژههای خود استفاده کنند.
The intensification of international financial constraints on Iran in recent years and insufficiency of internal banking resources are considered among the most important constraints of financing in oil industry. These constraints has led to delay in the extraction of oil and gas from joint fields and loss of national resources due to maximal use of these resources by partner countries. Using a qualitative approach and an interpretive method based on the views of experts and focusing on a case study, the present paper seeks to find Islamic project-based means of financing appropriate to upstream sector of oil industry. According to the hypothesis of the paper, this finance can be provided by designing Islamic project-based means in which its two conditions (repayment of resources by using the revenues of the project and its being Islamic, i.e. conforming to legal principles) are observed. The research findings indicate that National Iranian Oil Company can use such means as rent Sukuk (Islamic bonds) Istisna' (construction order) and forward purchase to finance upstream sector of oil industry. Furthermore, public contractors can use rent Sukuk and Istisna' in EPCE (engineering, procurement and construction contract) approaches to finance their projects.
خلاصه ماشینی:
"اما در بخش بالادستی نفت، به دلیل بهکارگیری رویکرد بیع متقابل در سالهای پس از انقلاب اسلامی، به مدت طولانی بیشتر توجه محققان داخلی به ابعاد مختلف این شیوه بوده و در اکثر موارد، سعی بر ارایه و تشریح روشهای مرسوم و بیان ویژگیهای هر یک متناسب با این بخش بوده و بهطور خاص به موضوع تأمین مالی پروژه پرداخته نشده است؛ چراکه تا پیش از تغییر استراتژی شرکت نفت و گاز پارس، به نمایندگی از شرکت ملی نفت ایران در طرح توسعه فازهای 9 و 10 پارس جنوبی مبنی بر بهکارگیری رویکرد تأمین مالی پروژه محور، استفاده از سایر روشها مرسوم و عملیاتی بوده و توجه محققان به آسیبشناسی و کاربردیتر ساختن آنها بوده است.
بررسی تأمین مالی پروژه محور در بخش بالادستی نفت ایران مطالعه موردی ـ توسعه فازهای 9 و 10 پارس جنوبی با پیروزی انقلاب اسلامی و منع مالکیت شرکتهای خارجی بر منابع نفتی، قراردادهای بیع متقابل راهکار مناسبی در این زمینه بود.
کاربردهای ابزارهای مالی اسلامی متناسب با نیازهای بخش بالادست ابزارهای مبادلهای نوع اوراق(صکوک) پشتوانه حوزههای قابل کاربرد منتشر کننده مدت اوراق ریسک اعتباری اجاره دارایی خرید تجهیزات و تأمین مالی با پشتوانه داراییهای موجود NIOC و GC کوتاهمدت بلند میان مدت بلند مدت سلف محصول پروژه تأمین هزینههای جاری NIOC کوتاه مدت ترکیب استصناع و اجاره به شرط تملیک داراییهای پروژه EPCF GC میان مدت بلند مدت استصناع موازی عواید پروژه EPC NIOC و GC میان مدت بلند مدت توضیحات جدول: EPC: رویکرد ارجاع کار به پیمانکار در بسته طراحی، تأمین تجهیزات و ساخت؛ EPCF : رویکرد ارجاع کار به پیمانکار در بسته طراحی، تأمین تجهیزات، ساخت و همچنین تأمین مالی ؛ NIOC: شرکت ملی نفت ایران؛ GC: پیمانکار عمومی؛ مدت: منظور از کوتاهمدت: زیر یکسال، میانمدت یک تا سه سال و بلندمدت بیش از سه سال؛ ریسک اعتباری: به معنی احتمال نکول در سررسید است."