چکیده:
ماهیت فهم، داوری میان دریافتهای گوناگون از پدیدهها و میزان اعتبار آن دریافتها، اکنون به یکی از مباحث مرکزی در فلسفۀ معاصر تبدیل شده است. بررسی رویکردها و اندیشههای هرمنوتیکی مدرن، تنوع بیسابقهای را در زمینۀ مسائل مربوط به تأویل متن نشان میدهد. در این پژوهش سعی شده است با نگاهی کوتاه به رویکردهای هرمنوتیکی جدید، نیک و بد اندیشههای تأویلی تازه در تأویل شعر معاصر به محک نقد آزموده و معیارهایی برای انجام و ارزیابی تأویل پیشنهاد شود. بدون تعیین چنین معیارهایی بهصورت دقیق نمیتوان عوامل ترجیح یک تأویل بر تأویلهای دیگر را نشان داد.
خلاصه ماشینی:
"اگر حتی پس از دریافت افق ذهنی مؤلف و مراجعه بـه آن ، نشـانه هـای روشـنی بـرای برطرف کردن ابهام های متن به دست نیاید، ممکن است این شعر از دسته شعرهایی باشد کـه در حالت خلسه گونه مانند نت های بی کـلام موسـیقی بخشـی از وظیفـة معنابخشـی را بـه خواننده واگذار کرده اند؛ یعنی هنگام آفرینش نیز زبان فارغ از نیت مؤلف جاری شده است .
او نیست با خودش ، او رفته با صدایش اما خواندن نمی تواند (نیما یوشیج ، ١٣٨٣: ٥٠٥) این شعر سال ها نزد مفسران خطاب بـه زنـی مجهـول پنداشـته مـی شـد و «ری را» در تأویل ها، نام آن زن بود؛ حتی یکی از شاعران معاصر براساس همین تأویل ، شعرهایی نیز در اشاره به این زن فرضی سروده و یکی از کتاب هایش را با الهام از این واژه نامگذاری کـرده است ٥.
پس از او، پورنامداریان ــ چنان که خود می گوید ــ پس از اندیشیدن مداوم به این شعر و تکرار آن در ذهن ، مطابق جهان بینی و گرایش به شدت سیاسی و اجتماعی نیما حدس زد که «ری را» می تواند صدای شعاردادن جمعیت از دور انگاشته شود: براساس متن و پیش فرض های ذهنی خود و نیز دلایلی که گفتم ، من حدس می زنم که «ری را» صوتی است که از شعار دسته جمعی گروهی از مردم از فاصله ای بسـیار دور بـه گـوش می رسد."