چکیده:
این جستار در پی آن است که ساخت بند در زبان فارسی را در چهارچوب دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار دهد. این نظریه دستوری به تعامل نحو، معناشناسی و کاربردشناسی در نظامهای دستوری توجه ویژهای دارد. ساخت نحوی بند در این نظریه بر پایه دو تقابل، شامل تقابل میان محمول و موضوع و تقابل میان موضوع و غیر موضوع استوار است. ساخت منطقی با توجه به مفاهیم طبقه فعلی، بازنماییهای معنایی و نقشهای معنایی شکل میگیرد. عناصر نقشی جمله از طریق فرافکنی عملگر که ساخت بند را توصیف میکند، بازنمایی میشود و بنابراین یک فرافکنی جدا در این دستور است. در این نوشتار ساخت نحوی جملههای ساده زبان فارسی بر اساس ساخت لایهای بند به دست داده میشود و نحوه اتصال این ساخت با ساخت معنایی بندها و تاثیر عوامل کاربردشناختی نشان داده خواهد شد. در واقع، روابط موجود بین سه حوزه نحو، معناشناسی و کاربردشناسی در جملههای ساده زبان فارسی در چارچوب نظریه دستوری مذکور تبیین میگردد و نشان داده میشود که این نظریه نقشگرا توانایی تبیین مسائل دستوری زبان فارسی را دارد.
خلاصه ماشینی:
"بنیانگذاران این دستور به دنبال پاسخ دو پرسش اساسی زیر بودهاند: 1ـ اگر نظریة زبانی براساس تجزیه و تحلیل زبانهای غیر اروپایی مانند تاگالوک و لاخوتا استوار گردد، به چه صورت درخواهد آمد؟ 2ـ چگونه تعامل میان نحو، معناشناسی و کاربردشناسی در نظامهای دستوری زبانهای مختلف ظهور مییابد؟ (ون ولین، 2005 :1) به عبارتی، در دستور نقش و ارجاع زبان به عنوان «نظامی از کنشهای اجتماعی و ارتباطی» مورد بررسی قرار میگیرد (ون ولین و لپولا، 1997: 13).
در این رویکرد، برخلاف دیگر رویکردهای صورتگرا از جمله نظریه دستوری اصول و پارامترها که به وجود سطوح نحوی انتزاعی از قبیل ژ- ساخت، ر- ساخت، ساخت منطقی، ادغام و بازنمون متکی - linking algorithm هستند، تنها دو نمود نحوی و معنایی متصور است؛ به عبارتی دیگر، دستورهای صورتگرا مانند نظریه حاکمیت و مرجع گزینی/ اصول و پارامترها ماهیتی اشتقاقی دارند در حالی که عدم وجود لایههای انتزاعی نامبرده، انگاره دستور نقش و ارجاع را از ماهیتی غیر اشتقاقی برخوردار ساخته است.
جدول 1) واحدهای معنایی (ون ولین و لپولا 1997 :27) واحد نحوی عنصر/ عناصر معنایی هسته موضوع مرکز حاشیه مرکز (حاشیه + مرکز =) بند محمول موضوع در بازنمایی معنایی محمول غیر موضوع موضوعها + محمول غیر موضوعها + موضوعها + محمول نمودار 2) ساخت لایهای بند در زبان فارسی _ periphery یکی از پیامدهای در نظر گرفتن عناصر معنایی برای سازههای نحوی و دیدگاه بین زبانی برای دستور نقش و ارجاع این است که برای مفهوم گروه فعلی که عنصری مهم در بسیاری از رویکردهای گشتاری محسوب میشود، معادلی وجود ندارد."