چکیده:
جهانآفرین دانا برای راهنمایی آدمیان به راههای آسمان، آیینهای گوناگونی را در دورانهای گوناگون فرو فرستاده است. پرسشی که از پس فرود آیین پسین در اندیشهها رخ مینماید آن است که آیا میتوان بر آیین پیشین بود یا اینکه از این پس باید به کیش نو گروید. به باور مسلمانان اسلام، واپسین آیین آسمانی، جهانشمول و زمانشمول است و پس از فرود، پیروی از آن بایسته و پیروی از آیینهای پیشین ناروا است. بر بایستگی و ناروایی یاد شده سه دلیل مهم ارائه شده است: 1ـ دگرگونی (تحریف) کتابهای آسمانی؛ 2ـ نسخ ادیان پیشین؛ 3ـ خاتمیت و جهانشمولی اسلام. دلیل نخست در فرصتی دیگر باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد، ولی دلیل دوم و سوم هیچ تردیدی را بر بایستگی پیروی از اسلام بر جای نمیگذارد.
خلاصه ماشینی:
با این حال، در ذیل، سخنان برخی از مخالفان نسخ و بیپایگی آن را بررسی میکنیم: استاد بهاءالدین خرمشاهی نسخ را به «نفی و انتفا و تخطئه حادّ و انكار هرگونه حقانیت و چیدن طور هستی شرایع گذشته»(خرمشاهی، 1377ش، ص 174) تعریف كرده و نوشته است: «اگر چه مشهور است كه اسلام ناسخ ادیان و شرایع پیشین است، ولی در قرآن نسخ و نفی و انتفا و تخطئه حادی كه منكر هرگونه حقانیت و احتمال نجات و رستگاری اهل كتاب باشد آشكار نیست و گفتوگو یا باب تفاهمی بین اسلام، یهودیت و مخصوصاً مسیحیت برقرار و باز است(پیشین، ص 171).
9ـ اینکه فرموده است: «وَلْیحْکمْ أَهْلُ الْإِنْجِیلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِ؛ و اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن نازل كرده داوری كنند»(مائده/ 47) نیز با نسخ منافات ندارد، زیرا نسخ به روشنی از آیههای دیگر استفاده میشود و از این رو ـ چنانكه ابنكثیر(ابنكثیر دمشقی، 1419ق، ج 3، ص 115)، جمالالدین قاسمی(قاسمی، 1418ق، ج 4، ص 155) و مكارم شیرازی(مكارم شیرازی، 1374ش، ج 4، ص 399 ـ 400) نیز گفتهاند ـ این حكم به دوران پیش از اسلام مربوط است و یا ایمان آوردن به آنچه در آن است، از جمله توجه به مژده رسالت پیامبر خاتم و فرمان به پیروی و تصدیق او مورد نظر است، نه حكم راندن بر پایه حكمهای نسخشده(آلوسی، 1415ق، ج 3، ص 319).