چکیده:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعاتی و اضطراب ریاضی با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشجویان بود. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی آبادان است که در نیمسال اول سال تحصیلی 90-1389 در درس ریاضیات پیش دانشگاهی ثبت نام نموده اند، نمونه شامل 166 (98 مرد و 68 زن) دانشجو بود که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش رویکردهای مطالعاتی دانشجویان از مقیاس سیاهه رویکرد و مهارت های مطالعه برای دانشجویان که شامل خرده مقیاس های رویکرد مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی می باشد استفاده شد. هم چنین برای اندازه گیری اضطراب ریاضی از مقیاس اضطراب ریاضی فنما-شرمن استفاده شده است. نمره امتحان نهایی نیز به عنوان پیشرفت ریاضی در نظر گرفته شده است. آزمون همبستگی بین متغیرهای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی داری بین خرده مقیاس های رویکرد مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی با پیشرفت ریاضی نشان نداد، اما بین اضطراب ریاضی و پیشرفت ریاضی رابطه معنی دار منفی مشاهده شد. هم چنین بین خرده مقیاس های رویکردهای مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی با اضطراب ریاضی رابطه معنی دار بدست آمد. استفاده از مدل بندی معادلات ساختاری برای مشخص نمودن رابطه رویکردهای مطالعه با پیشرفت ریاضی در حضور متغیر اضطراب ریاضی نشان دهنده این است که رویکرد مطالعه سطحی در حضور اضطراب ریاضی با پیشرفت ریاضی اثر غیرمستقیم معکوس معنی دار دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که دانشجویان با رویکرد مطالعه سطحی حتی در امتحانات غیرعمقی عملکرد ریاضی ضعیف تری را نشان می دهند. نتایج این پژوهش می تواند در مشاوره های تحصیلی، برای افزایش پیشرفت ریاضی دانشجویان سودمند باشد.
The purpose of this study was to examine the relationship between studying approaches and math anxiety with academic achievement in mathematics. For this purpose، 166 students (98 male and 68 female) were randomly selected with cluster sampling from Islamic Azad University branch Abadan that they are enrolment in pre-mathematics courses in the second semester of the 1389-90 year. The Approaches and Study Skills Inventory for Students scale and Fennema-Sherman Mathematics Anxiety Scale were used respectively for measuring studying approaches and mathematics anxiety، Final exam scores was considered as achievement in mathematics. The Pearson correlation test didn’t show a significant relationship between deep، strategic and surface studying approaches with mathematics achievement. Mathematics anxiety had negatively significant related to mathematics achievement and also all subscales of studying approaches had a significant relation with mathematics anxiety. Using the structural equation modeling for identifying relations between studying approaches and math achievement in the presence of math anxiety indicated a surface studying approach has a negative indirect significant effect on mathematics achievement. The result shows that students with surface studying approach show a weaker performance in mathematics، even in the non-deep tests. The results of this study can be used in academic counseling to increase mathematics achievement.
خلاصه ماشینی:
"Comparative Fit Index Structure Equations Modeling جدول1: آمارههای توصیفی متغیرهای پژوهش(169=N) متغیر میانگین انحراف معیار پیشرفت ریاضی 98/7 00/5 اضطراب ریاضی 57/33 51/10 رویکرد مطالعه عمقی 51/27 23/4 رویکرد مطالعه راهبردی 88/27 96/4 رویکرد مطالعه سطحی 04/21 93/4 برای بررسی روایی سازه مقیاس، رویکردهای مطالعه، شاخصهای برازش مدل تحلیل عاملی تأییدی در جدول (2) محاسبه شده است.
برای بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعه و اضطراب ریاضی، با توجه به جدول (3) مشاهده میشود که بین اضطراب ریاضی و رویکرد سطحی رابطه مثبت معنیدار وجود دارد(01/0>P و 297/0=r).
جدول5: شاخصهای برازش مدل نظری پژوهش شاخص CFI GFI RMSEA فاصله اطمینان 90% برای RMSEA مقدار 08/1 3 36/0 98/0 99/0 00/0 (09/0 و00/0) بحث و نتیجه گیری هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعاتی و اضطراب ریاضی با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی در میان دانشجویان با استفاده از مدلبندی معادلات ساختاری بود.
در ریاضیات درک مطالب و سازماندهی فرمولها مختلف و روابط آنها مورد نیاز است بنابراین بنظر میرسد که دانشجویان یا دانشآموزانی که به مطالعه سطحی روی میآورند یا عادت کرده باشند، اضطراب ریاضی بالایی را تجربه نمایند و دانشجویانی که بدون توجه به نحوه سنجش معلم از رویکرد عمقی یا راهبردی استفاده مینمایند اضطراب ریاضی کمتری را خواهند داشت.
با توجه به اینکه رویکردهای مطالعه با اضطراب ریاضی رابطه دارند و اضطراب ریاضی با پیشرفت تحصیلی ریاضی مرتبط است بنابراین میتوان مدلی را در نظر گرفت که رویکردهای مطالعه برای آن متغیرهای برونزا و اضطراب ریاضی و پیشرفت ریاضی برای آن متغیرهای درونزا هستند، نتایج نشان داد که این مدل در جامعه آماری مورد بررسی برازش مناسبی دارد."