چکیده:
هدف این تحقیق بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به مدیریت بدن و عوامل تاثیرگذار بر آن در میان دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز است. در این پژوهش از نظریه گیدنز و فدرستون به عنوان چارچوب نظری استفاده شده است. روش این تحقیق پیمایشی میباشد. جمعیت نمونه این تحقیق با استفاده از فرمول لین به میزان 370 نفر از میان دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز تعیین گردید. برای جمعآوری دادهای تحقیق از تکنیک پرسشنامه و روش نمونهگیری تصادفی استفاده شد. اعتبار پژوهش به روش اعتبار صوری و پایایی آن با کمک آماره الفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن و عواملی مانند درآمد، پذیرش عام، پذیرش در گروه همسالان، پذیرش سازمانی، مدگرایی، مصرف رسانهای، انتظارات اجتماعی، امکانات اقتصادی و اجتماعی، مصرفگرایی، کسب هویت، لذتطلبی و سبک زندگی ارتباط معنادار وجود دارد. این در حالی است که بین نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن و عواملی مانند سن، اشتغال حین تحصیل، تاهل و مقطع تحصیلی ارتباط معناداری دیده نشد.
خلاصه ماشینی:
"در جدول فوق رابطه بین سن و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن مورد آزمون قرار گرفته است.
شاغل 37 97/47 04/7 در جدول فوق رابطه بین شغل فرد و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن مورد آزمون قرار گرفته است.
متأهل 63 98/45 79/6 درجدول فوق رابطه بین تأهل فرد و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن مورد آزمون قرار گرفته است.
پس فرضیه وجود رابطه بین کسب انتظارات اجتماعی و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تأیید میشود یعنیهر چه کسب پذیرش اجتماعی اهمیت بیشتری پیدا میکند، فرد توجه بیشتری به مدیریت بدن میکند.
فرضیه ششم: مطالعه ما نشان داد که بین پذیرش اجتماعی و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
فرضیه نهم مطالعه این بود که بین انتظارات اجتماعی و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
فرضیه دوازدهم مطالعه این بود که بین کسب هویت و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
فرضیه سیزدهم مطالعه این بود که بین لذت طلبی و استفاده ابزاری از بدن و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
فرضیه چهاردهم مطالعه این بود که بین سبک زندگی و نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
مطالعة ما نشان داد که عواملی مانند درآمد، پذیرش اجتماعی، مدگرایی، انتظارات اجتماعی، امکانات اقتصادی و اجتماعی، مصرفگرایی، کسب هویت، لذتطلبی و سبک زندگی بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن خود تأثیر دارد."