چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و عزت نفس دانشآموزان با پیشرفت تحصیلی آن ها صورت پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و اطلاعات به وسیله پرسشنامه استاندارد شده عزت نفس آیزنگ و هوش معنوی و هم چنین معدل دانشآموزان جمعآوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشآموزان سال سوم متوسطه (شاخه نظری) ناحیه یک شهر تبریز در سال تحصیلی 90- 1389 بود که تعداد آنان به 1817 نفر بالغ می شد. 357 نفر از این جامعه به روش نمونهگیری خوشه ای و از طریق فرمول کوکران انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور پایایی سوالات از آزمون آلفای کرونباخ و برای اعتبار از اعتبار صوری و نظر استادان استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار spss استفاده گردید. عمدهترین یافتههای تحقیق عبارتند از:
بین متغیرهای هوش معنوی با عزت نفس دانشآموزان و هم چنین بین هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی آن ها رابطه آماری معنیدار و مستقیم وجود دارد. هوش معنوی دختران و پسران یکسان است. عزت نفس دختران بیش تر از پسران می باشد و پیشرفت تحصیلی پسران بیش تر از دختران است. هم چنین طبق رگرسیون چندگانه انجام شده، از بین مولفه های چهارگانه هوش معنوی به ترتیب مولفه تفکر اعتقادی، توانایی مقابله با مشکلات، خودآگاهی و علاقه و در گام آخر سجایای اخلاقی به میزان 46% میزان عزت نفس دانشآموزان را تبیین نمودند.
خلاصه ماشینی:
"نه تنها هوش معنوی باعث اقدام همدردانه و همدلی می شود، بلکه درک درستی از موقعیت و وضعیت را به فرد می دهد که باعث می شود آن فرد بتواند تصمیم سریع و درستی را بگیرد» و براساس نتایج پژوهش آستین، لیند هولم، برایانت، کالدون و زلینبی (2004؛ به نقل از گرین و نوبل،2010 دانشجویان ارزش و علاقه زیادی به معنویت دارند، اما بیشتر از 56 درصد از دانشجویان بر این باور هستند که استادان آنها در کلاس این فرصت را به آنها نمی دهند تا در مورد این مسائل بحث کنند، می توان چنین برداشت نمود که علی رغم اهمیت هوش معنوی در زندگی روزمره در بین دختران و پسران، متأسفانه این امر در بین آنها از سوی والدین و مدرسه و حتی دانشگاه به دانشآموزان آموزش داده نشده و حتی در صورت انجام برخی از شاخصهای آن، توسط دانشآموزان و دانشجویان از سوی استادان ممانعت به عمل میآید، لذا این عدم تفاوت هوش معنوی در بین دانشآموزان در این پژوهش را میتوان ناشی از عدم آموزش و عدم به کارگیری آن در بین افراد جامعه دانست.
در نهایت نتایج تبیینی تحقیق نشان داد که مؤلفه های چهارگانه هوش معنوی به میزان 46 درصد میزان عزت نفس دانشآموزان را به ترتیب اولویت: تفکر کلی و اعتقادی، توانایی مقابله با مشکلات، سجایای اخلاقی، خودآگاهی و عشق و علاقه دانشآموزان تبیین نمودند، بنابراین میتوان چنین برداشت نمود که وجود تفکر اعتقادی در بین افراد می تواند در افزایش عزت نفس آنها نقش مؤثری داشته باشد که اگر وجود سجایای اخلاقی، توانایی مقابله با مشکلات و هم چنین آگاهی و علاقه افراد نیز افزایش یابد به میزان زیادی در افزایش عزت نفس آنها و نهایتا در بهبود عملکرد تحصیلی شان نقش مؤثری به جا میگذارد."