چکیده:
تمدن غرب و جهان جدید شتابان به سوی پرتگاهی خطرناک پیش میرود و از این
روی باید یک دگرگونی اساسی در تصور انسان جدید از ماهیت خود و تمدن واقعی رخ
دهد. تمدن غرب اکنون دستاندرکار تحققبخشیدن به سه روند مختلف ولیکن مرتبط
است: 1) نابودی نهایی همه تمدنهای دیگر؛ 2) ویرانسازی محیط طبیعی؛ 3) فروپاشی
خود از درون و در نتیجه نابودسازی بقایای اخلاق مسیحی.
امروز تمدن اسلامی در برابر سیطره تمدن غرب بر جهان به چالش برخاسته است. این
مقاله در ضمن بررسی تمدن غرب، به تحقیق درباره مفهوم اسلامی انسان و تمدن
میپردازد. آنگاه دو واکنش تاریخی مسلمانان در مقابل تمدن غرب، یعنی نوگرایی و
اصلاحطلبی خشکهمقدسانه، را ارزیابی کرده و رسالت مسلمانان امروز را گوشزد میکند.
خلاصه ماشینی:
"طی دو قرن گذشته، حمله بیامان تمدن جدید، بخشهای زیادی از تمدن اسلامی، نه همه آن را، ویران ساخته است؛ اما خوشبختانه دین اسلام که این تمدن اسلامی، یعنی یکی از بزرگترین تمدنهای شناختهشده در تاریخ بشر را پدید آورده، قوی مانده است و اکنون در صدد است تا برتریاش را دستکم در حوزه فرهنگ و تمدن که به گونهای طی دوران اخیر تاریخ مسلمانان به حاشیه رفته است، دوباره نشان دهد؛ اما بر اثر چالشهایی که غرب پدید آورده است واکنشهای گوناگونی در جهان اسلام درباره نحوه تفسیر تمدن غربی، بلکه تفسیر خود تمدن اسلامی صورت گرفته است.
این تمدن که عملا مسیحیت اولیه مبتنی بر مفهوم انسان به منزله موجود جاویدان و مخلوق خدا و مسؤول در برابر او را منزوی و حاشیهنشین کرده است، اکنون دست اندرکار تحققبخشیدن به سه روند مختلف، اما به هم مرتبط است: نخست، نابودی نهایی همه تمدنهای دیگر، ازجمله تمدن اسلامی تحت نام «نظم جهانی» (24) که کاملا بر طرز تفکر غربی و جدید بنا شده است؛ دوم، ویرانسازی محیط طبیعی با استفاده از یک فناوری همراه با حرص سیریناپذیری یک جامعه انسانی که از آرمانهای ریاضتجویانه و پرهیزکارانه دست کشیده است؛ سوم، فروپاشی خود از درون و در نتیجه نابودسازی بقایای اخلاق مسیحی که به رغم حاشیهنشینی و دورافتادگیاش از بسیاری از حوزههای زندگی جدید، بافت نهایی (25) را برای جامعه غربی تا همین اواخر فراهم ساخته بود."