چکیده:
در این نوشتار ابتدا به دو تلقی از مفهوم عقل اشاره میشود. در ادامه به نگاه ریچارد سوین برن اشاره خواهد شد که مطابق با تلقی نخست از عقل است. همچنین بیان خواهد شد که از نظر سوین برن ایمان دینی و باور عادی، از یک نوع عقلانیت برخوردارند. در این زمینه ضمن اشاره به تعریف رایج معرفت نزد معرفتشناسان، این پرسش را پاسخ میدهیم که ایمان دینی چه نسبتی با معرفت دارد؟ در این زمینه اصولی را، بررسی خواهیم کرد که سوین برن برای عقلانیت باور ذکر میکند. در ادامه بهتعریف خاصی که در کلامی اسلامی از ایمان وجود دارد، یعنی "تصدیق قلبی" میپردازیم و گفته خواهد شد که مفهوم ایمان مفهومی کاملا دروندینی و مختص ادیان الهی است. در نهایت به این نتیجه میرسیم که با این تلقی از عقلانیت، ایمان معرفت نیست.
خلاصه ماشینی:
در اين زمينه ضمن اشاره به تعريف رايـج معرفـت نـزد معرفـت شناسـان، ايـن پرسـش را پاسـخ مي دهيم که ايمان ديني چه نسبتي با معرفت دارد؟ در اين زمينه اصولي را، بررسي خواهيم کـرد کـه سـوين بـرن بـراي عقلانيت باور ذکر مي کند.
شاهد مدعاي مذکور ايـن اسـت کـه از يـک طـرف وي در هيچ يک از آثار خود به تعريف عقل نمي پردازد و مانند ديگـر متفکـران جديـد اساسـا نگـاهي وجودشناختي به عقل ندارد؛ از طرف ديگر، در مقام بررسي عقلانيت ايمـان، اساسـا بـه جـاي واژة ايمان (Faith) همه جا از واژة باور (Belief) استفاده مي کند.
در ادامه به اين نکته اشاره مي کند که هر باور در مقابل باورهـاي بديلي قرار مي گيرد که مهم ترين بديل هر باور، نقيض آن باور است : براي مثال باور به گـزارة الف ، ب است ، در مقابل باور به الف ، ب نيست ، قرار دارد؛ البته باورهاي بديل ديگري غيـر از نقيض خود گزاره نيز وجود دارند.
مفهوم ايمان ديني پس از اين نگاه اجمالي به عقل و عقلانيت از منظر سوين برن، اينک لازم اسـت کـه بـه نحـو مختصري به مفهوم ايمان ديني نيز نظري داشته باشيم .
حال سخن اين است که تصديق مذکور چگونه و با چه قوه اي صورت مي گيرد؟ اگر قلب را غير از عقل عادي بدانيم (کما اينکه در واژهشناسي کلام اسـلامي چنـين اسـت ) بايـد بگوييم که تصديق قلبي معرفت به معناي اصطلاحي آن نيست ، بلکه از مقولـة علـم بـه معنـاي يقين است .