چکیده:
تفسیر منطقدانان سنتی از قیاس حملی به گونهای است که آنها را در تحلیل قیاس مساوات و سایر قیاسهای متضمن نسبت، با مشکل روبرو میکند. منطقدانان قرن سیزدهم میلادی برای بیرون رفتن از این مشکل دو شیوه را بکار میبندند. یک شیوه، همان شیوة ابنسینا است یعنی اضافه کردن یک مقدمه به قیاس و شیوه دوم، راه حل فخررازی و کاتبی است که بدون اضافه کردن مقدمهای و با تکیه بر حدوسط شرایط انتاج قیاس را فراهم میکنند. کلنبوی در قرن هجدهم سعی میکند با تحلیل دیگری از قیاسهای متضمن نسبت، راهی را برای توجیه دقیقتر این قیاسها باز کند.
خلاصه ماشینی:
مقایسۀآرای منطقدانان قرن سیزدهم میلادی و گلنبوی در طرح قیاس ملیحه احسانی نیک * - دانشجوی دوره دکتری رشته فلسفه تطبیقی دانشگاه شهید مطهری (تاریخ دریافت مقاله : ٩٢/٠٩/٢٣؛ تاریخ پذیرش مقاله : ٩٢/١٢/٢٨) چکیده تفسیر منطقدانان سنتی از قیاس حملی به گونه ای است که آنها را در تحلیل قیاس مساوات و سایر قیاس های متضمن نسبت ، با مشکل روبرو میکند.
از این رو قیاس هایی که حد وسط به طور کامل در آنها تکرار نشده است یا قیاس هایی که برای رسیدن به نتیجه ، به مقدماتی بیش از مقدمات مذکور در قیاس نیاز دارند، از تعریف قیاس ساده خارج میشوند.
بیشتر منطقدانان سنتی در مواجهه با قضایایی از این قبیل ، بر روی صورت و قالب قیاس متمرکز شده اند و سعی کرده اند حد وسط را به گونه ای توجیه و ترمیم کنند که صورت قیاس اقترانی حفظ شود و در منطق خود تحت عنوان «قیاس هایی که حد وسط در آن به تمامه تکرار نمیشود» به آن پرداخته اند (ابن سینا، الاشارات و التنبیهات ، ج ١، ٢٧٩؛ فخررازی، منطق الملخص ، ٣١٩).
او متوجه تفاوت اساسی قیاس های متضمن نسبت با قیاس های ساده بوده و میگوید چون در قیاس های متضمن نسبت ، حد وسط به طور کامل تکرار نمیشود و تنها بخشی از آن در مقدمۀ بعدی ذکر میشود، شایسته است عنوان خاصی برای این گونه قیاس ها در نظر بگیریم و قانون عامی برای آن تعیین کنیم که در موارد مشابه هم قابل استفاده باشد (نصیرالدین طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات ، ج ١، ص ٢٧٩).