چکیده:
تلاش در این نوشتار آن است تا به این سؤال پاسخ داده شود که دو مفهوم اصلی، یعنی عدالت و امنیت ملی در گفتمان اسلامی به عنوان گفتمانی که تعریفی موسع از امنیت نیز ارائه میدهد، چگونه مفهومسازی و صورتبندی میشوند. مسئلهای که به نظر نگارندگان پاسخ آن باید در مسیر توجه به مبنای دینی این گفتمان و راه حلهای برآمده از آن برای پرکردن شکاف میان عدالت و امنیت جستجو گردد، زیرا از منظر گفتمان اسلامی، همانطور که ظلم و تبعیض موجب ناامنی و بر هم خوردن احساس امنیت ملی و بینالمللی و صلح جهانی است، تحقق و رعایت عدالت در مناسبات داخلی و بینالمللی، موجب برقراری احساس امنیت در تمامی سطوح میشود
This article tries to discuss this question that “how Islamic discourse define and conceptualize critical concepts of security and justice”? Authors believe that any answer to this question must be based on religious nature of Islamic discourse and its effort to fill the gap between justice and security. From Islamic point of view، while discrimination and injustice can make insecurity in national، international and global arena، justice in domestic and international arrangements could make security in all levels of analysis.
خلاصه ماشینی:
مسئله ای کـه بـه نظر نگارندگان پاسخ آن باید در مسیر توجه به مبنای دینی این گفتمان و راه حل هـای برآمده از آن برای پرکردن شکاف میان عدالت و امنیت جستجو گـردد، زیـرا از منظـر گفتمان اسلامی ، همان طور که ظلم و تبعیض موجب ناامنی و بر هم خـوردن احسـاس امنیت ملی و بین المللی و صلح جهانی است ، تحقـق و رعایـت عـدالت در مناسـبات داخلی و بین المللی ، موجب برقراری احساس امنیت در تمامی سطوح می شود.
پرسش اصلی ما در ایـن نوشـتار این است که گفتمان اسلامی (قرائت هژمونیک جمهوری اسلامی ایران )، پیرامون مقوله عـدالت و امنیت در عرصه روابط بین الملل ، چگونه مفهوم سازی کرده و چه آموزه هـایی دارد؟ و پاسـخ موقت ما بدین سؤال در قالب فرضیه این نوشتار این است که «گفتمان اسـلامی بـا اسـتناد بـه مبانی مورد نظر خود انگاره های سلبی و ایجابی را در مقوله عدالت و امنیـت ایجـاد کـرده کـه هدف اصلی آن تحقق صـلح پایـداری اسـت کـه مرکزیتـی توحیـدمحور و انسـانی در قالـب اجتماعات سیاسی جدیدی مانند «امت واحده » دارد.
حتی مـی تـوان گفـت مبنا قراردادن امنیت انسانی در گفتمان اسلامی قرابت هایی با همین نگـاه امنیتـی در نظریـه امنیـت انتقادی دارد که در بحث طرح رهایی بخشی در نظریه انتقادی توسط کن بـوث مطـرح مـی شـود، زیرا در مطالعات انتقادی امنیت نیز انسان به عنوان مرجع اصلی امنیت شناخته شـده و تکیـه ایـن نظریه بر مفهوم رهایی است که به معنـای آزادسـازی انسـان از موانـع تـأمین شـرایط اقتصـادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است (٢٠٠٧ ,Booth).