چکیده:
در این مقاله پس از معرفی کتاب و ذکر نقاط قوت آن در سه محور به ارزیابی آن پرداخته شده است: 1. کاستیهای روششناختی: شامل تعریفنکردن مفردات موضوع، بیتوجهی به سنت معصومان، و رعایتنکردن تعادل در بحث؛ 2. کاستیهای محتوایی: شامل بیدقتی در بهکارگیری اصطلاحات تخصصی، بیدقتی در معادلسازی اصطلاحات تخصصی، به کاربردن اصطلاحات مبهم، استفادة کافینکردن از منابع موجود، بیدقتی در ارجاعات و اسنادات، نقص در ترجمه، اعتماد به منابع مخالف، مطالب خلاف واقع، ناسازگاری بین برخی مطالب، نتیجهگیریهای نادرست، و کمتوجهی به عوارض منفی بعضی مطالب؛ 3. کاستیهای نگارشی و ویرایشی: شامل بیتوجهی به رسمالخط کلمات، رعایتنکردن قواعد نگارشی و ویرایشی، نقصان عبارتی، رعایتنکردن نشانهگذاری، و خلط بین قواعد فارسی و عربی.
In this paper، after introducing the book and its strengths، it has been assessed in three aspects:
1. Methodological flaws including lack of definition of the terms، lack of attention to the tradition of Infallibles، and lack of balance in the debate.
2. Content flaws including inaccuracy in using specialized terms، inaccuracy in giving equivalents to specialized terms، use of vague terms، inadequate use of available resources، inaccuracy in references and citations، mistranslations، reliance on contradictory sources، falsification، some inconsistencies، incorrect conclusions، and lack of attention of the negative effects of some contents.
3. Grammar and writing flaws including lack of attention to the spelling of words، failure to follow grammar and writing rules، scarcity of words، lack of attention to punctuation، confusion between the rules of Persian and Arabic.
خلاصه ماشینی:
در بررسی نسبت دین و سیاست ، روش مطمئن این است که نخست ، هر یک از دین و سیاست تعریف شوند و مقصود از هر یک روشن شود کـه بتـوان نسـبت بـین آن دو را مشخص کرد، آن گاه اندیشۀ هر یک از اندیشمندان را مطالعه کرد و نسبت به موضع هر یک از آنان در نسبت سنجی بین این دو مقوله قضاوت کرد، اما مؤلف محترم به ایـن بهانـه کـه «چون تعریف جامع و مانعی که مورد پذیرش همگـان باشـد وجـود نـدارد» (همـان : ١) و پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال سیزدهم ، شمارٔە اول ، بهار ١٣٩٢ «تن دادن به مجادلات انتزاعی ...
پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال سیزدهم ، شمارٔە اول ، بهار ١٣٩٢ - در صفحۀ ٩٢، سطر ٢، میرزا فتحعلی آخوندزاده را مسلمان خوانده است ، ولـی ایـن واقعیت ندارد زیرا ایشان فردی مرتد و از دین برگشته بود، گرچه در اوایـل بلـوغ مسـلمان بود (← آخوندزاده ، ١٣٦٤: ٤٧-٤٨، ٧٠).
ب ) در صفحۀ ٢٨٩، سطر ٦ به بعد، مسئلۀ طرح مبحث ولایت فقیـه را در بحـث نمـاز جمعه ، از سوی آیۀالله بروجردی (ره )، دلیل بر این گرفته اسـت کـه وی تمـایلی بـه طـرح پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال سیزدهم ، شمارٔە اول ، بهار ١٣٩٢ مسائل کلامی شیعه نداشته است ؛ اولا، این مطلبی غیر صحیح و خـلاف واقـع اسـت زیـرا می توان گفت در دورٔە غیبت کبری علمای شیعه بحث ولایت فقیه را در فقه مطرح کرده اند، نه در کلام .