چکیده:
امروزه گسترش رفتارهای مجرمانه موجب اتلاف بسیاری از سرمایه های انسانی و اقتصادی شده است. ظهور و فراز و فرودهای تئوری های مرتبط با این گونه رفتارها در طول تاریخ مطالعات جرم شناختی گواهی بر این ادعا می باشد. نظریه ی گزینش عقلانی یکی از تئوری هایی است که چنین فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. با آنکه ریشه های اصلی این جریان در مکتب کلاسیک جرم شناسی قرار دارد، با این حال، امروزه این رویکرد شهرت و کاربست پذیری عمده اش را مدیون مکتب نئوکلاسیک یا همان جریان انتخاب عقلانی نوین می باشد. توجه نظریه ی گزینش عقلانی به هردوی ویژگی های جرم و مجرم، این رویکرد را به جریانی متفاوتتر و پویاتر خواه نسبت به ریشه های کلاسیک ترش و یا نسبت به تئوری های معاصر جرم شناختی بدل کرده است. هدف اصلی این مقاله، علاوه بر توصیف سیر تدریجی نظریه گزینش عاقلانه در طول چند قرن اخیر، توجه به دو رکن اصلی این تئوری یا همان دو ویژگی جرم و مجرم و هم چنین نشان دادن چگونگی تاثیر تعامل و ترکیب این دو عامل بر بروندادهای مجرمانه می باشد. درنهایت، مباحث نظری که عمدتا حاصل تاکید گزینش عاقلانه بر کنش ها و ساختارها بوده به منظور طراحی و اجرای سیاست گذاری های پیشگیرانه برای علاقه مندان به این حوزه آورده شده است.
Today, expanding of criminals’ behavior has been resulted in both of human
and economical capital’s destruction. Related theories appearance and up
and down moving during criminological studies’ history can be interpreted as
a witness of this claiming. Rational choice theory is a one of these theories
that experienced such progresses. Although basic roots of rational choice
theory placed in criminological classical school, today, the appr oach owes its
main applicability and reputation to neo-classical school or modern rational
choice theory. Rational choice theory’s regarding to both of offender and
offence’s properties shifted the approach differently and dynamically whether
in comparison with its classical roots or in comparison with criminological
contemporary theories.
Moreover than describing of gradually flowing of rational choice theory in
recent centuries, main goal of present article is concern about two-principle
foundations of the theory or in other word is regard to both of offender and
offence’s properties. Also, showing of outputs of integration of both of offender
and offence’s traits’ affects on criminological events is this article another aim.
Finally, theoretically discussing- that chiefly is product of focusing of rational
choice theory on both of practical and structural aspects- has been offered for
planning and accomplishment of prevention policies for who is interested in
this scope
خلاصه ماشینی:
"نظریه گزینش عقلانی ، خصوصیات ســاختاری جــرم ، ویژگی های مجرم ، ویژگی های جرم ، دلالت های سیاستی مقدمه : امــروزه مطالعه رفتارهای انحرافی ، به خاطراینکه مســائل مختلف اجتماعی هم از این رو که خســارت و صدمات وارده بر پیکره جامعه روند رو به افزایشــی دارد و هم از آن جهت که گاهی مقابلــه با آن نیز روز به روز دشــوارتر می شــود، از حوزة «علایق علمــی » به حوزة «ضرورت علمی » ارتقاء پیدا کرده است .
برخلاف بیشتر تئوری های جرم شناختی که گرایش به نادیده گرفتن توان مندی تصمیم گیری ، نیت مندی و انتخاب افراد و هم چنین به نادیده گرفتن مکانیســم هایی می پردازد که به واسطه آن ها اطلاعات پیرامون جرم گردآوری ، وارســی و آزموده می شود، مدل رفتاری تئوری انتخاب عقلانی (کورنیش و کلارک ، ١٩؛ پاترنوستر و سیمپسون ، ١٩٩٦) انسان ها را کنش گران عاقلی می داند که به شــیوه ای مطابق و موافق با ارزیابی های شخصی از منافع مورد انتظارشان ٦، رفتار می کنند.
کورنیــش و کلارک (١:١٩٨٦) بــا بیان این پیش فرض ، خلاصــه ای از این رویکرد را چنین اظهار داشته اند: مجرمان با به انجام رساندن رفتارهای مجرمانه ، در پی بیشینه سازی منافع شان هســتند؛ این فرایند شــامل تصمیم گیری و انتخاب هاســت ؛ با این حال ، بر حسب موقعیت ها و زمان ها، این انتخاب ها و فرایندها ممکن اســت به وســیله "محدودیت های زمانی "، "توانایی شــناخت مجرمان "، و "در دسترس بودن اطلاعات مفید و مرتبط " در محدودیت و تنگنا باشند (کلارک و کورنیش ، ١٩٨٥؛ کورنیش و کلارک ، ١٩٨٦).
Understanding crime displacement: An Application of Rational Choice Theory.
Law & Society Review."