چکیده:
هر روز در سراسر دنیا مردم به جرائمی اعتراف می کنند که مرتکب آن نشده اند، اما این اقرارها پیامدهای جدی ای برای آنها به همراه داشته است: بسیاری از این افراد براساس همین اقرارها محکوم و مجازات شده اند. اگر از منظر زبانشناسی به این اقرارها بنگریم در می یابیم که این اقرارها ماحصل تعامل میان متهم و بازجو در یک بافت اجتماعی است که در آن روابط قدرت میان طرفین گفتگو کاملا نامتقارن است. پلیس با استفاده از قدرت شرایط را کنترل می کند و با استفاده از برتری زبانی خود بر واژگان و اصطلاحات فنی، و با نادیده گرفتن توانایی زبانی متهم برای درک کامل گفته هایش شرایط را برای متهم دشوارتر می کند. در این تعامل به جای آنکه ناتوانی زبانی فرد مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد، از آن برای کنترل و برتری بر متهم استفاده می شود. این وضعیت در اقلیت های زبانی و مهاجران تشدید می شود. این مقاله با بررسی گفتمان بازجو و متهم بر آن است، علاوه بر پرداختن به رویکردهای مختلف پلیس در بازجویی و مطالعه انواع شگردهای زبانی در بازجویی و تحلیل ویژگی های زبان شناختی گونه های مختلف اقرار، نشان دهد که مترجم خبره باید دارای چه ویژگی هایی باشد و عدم حضور یک مترجم خبره در موقعیت زبانی ای مانند بازجویی چگونه می تواند زنجیره اجرای عدالت را مختل کند.
Every day around the world people confess to crimes that they have not committed,
but the confessions have serious consequences for many of them:
many of these individuals have been convicted and punished. If we look from
the perspective of linguistics to the confessions, we realize that confessions are
result of interaction between the culprit and the interrogator in a social context in
which Power relations between the conversation parties is completely asymmetric.
Police controls Conditions by using of power and it makes harder Conditions
for culprit using their excellence of verbal on the technical terminology and with
inattention ability of verbal of culprit for statements completed understand. In
this interaction, Instead of a disability of verbal of individual be considered, it is
used to control and dominate on the culprit. The condition is intensified verbal
minorities and migrants. This paper by reviewing the discourse between interrogator
and the suspect, In addition to the different approaches of police interrogation
and study of various linguistic techniques in the investigation and analysis of
various linguistic features in Confession, is intending to show the characteristics
of a qualified interpreter should possess and how the absence of a Qualified language
interpreter in this situation can disrupt the chain of justice.
خلاصه ماشینی:
"پس چرا افراد به جرایمی اعتراف میکنند که مرتکب نشدهاند در حالی که میدانند اقرار متهم مهمترین بخش ادله است که مورد استناد قاضی قرار می گیرد و در نتیجه میتواند پیامدهای سنگین و ناگواری برایشان داشته باشد؟ تحقیقات نشان میدهد که دلیل اصلی این اقرارها بازج ویی تحت فشار پلیس است (جانسون 1997، آینسورث 1995).
اگر افسر پلیسی به زبان مظنون تسلط کامل داشته باشد(و این تسلط قبلا درامتحانی مورد ارزیابی و تائید قرار گرفته باشد) میتوان از این افسران فقط در شرایط اضطراریای که نیاز به تبادل اطلاعات حساس وجود دارد استفاده کرد، چون تحقیقات نشان داده که در اغلب موارد افسر مترجم نمی تواند تا انتهای بازجویی فقط نقش ترجمه را ایفا کند و در مواردی ناخواسته تبدیل به یک بازجو می شود.
در این حالت که دسترسی به مترجم رسمی کمی مشکل است دیده شده که پلیس ابتدا از کارمندان کادر اداری، بعد از شاهدان عینی و یا افرادی که در محل حادثه حضور دارند، دوستان و افراد خانواده مظنون وحتی در مواردی از افرادی که هنوز به سن قانونی نرسیدهاند به جای مترجم استفاده میکند.
با این تفاوت که در دادگاه قاضیای هست که وکیل مدافع و سوالاتش را کنترل کند، اما در جلسات بازجویی کسی به غیر از بازجو و متهم حضور ندارد و در نتیجه نظارتی هم بر نوع و میزان فشار و اجبار زبانی وجود ندارد و همین موجب طرح شکایتهای فراوان و روز افزون از سوء رفتار پلیس در زمان بازجویی شده است.
(1998) The Language of Confession, Interrogation, and Deception.
A. Leo (2004) "The problem of police-induced false confessions in the post DNA age".
London: Rutgers University Press.
(2009) Coerced Confessions: The Discourse of Bilingual Police Interrogations."