چکیده:
فهم متن بهطور اعم و قرآن بهطور اخص، از قواعد خاصی پیروی میکند که باید در مقام فهمو تفسیر، آنها را مورد توجه قرار داد. میزان تقید مفسر به این قواعد و مهارت او در استفادهاز آنها، به هدف تفسیر، که همانا بیان مراد جدی خداوند با تکیه بر قواعد ادبیات عرب واصول عقلایی محاوره میباشد، کمک شایانی میکند. مجمعالبیان بهعنوان یکی از اولین تفاسیر جامع شیعی همواره مورد توجه بوده است.این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی درصدد بیان میزان استفاده مرحوم طبرسی از قواعدتفسیر است. این هدف با بررسی نمونههایی از بیانهای ایشان در تفسیر آیات قرآن بهسامان میرسد. تحقیق نشان میدهد مرحوم طبرسی در جای جای این تفسیر به شکل دقیقاز قواعد تفسیر بهره برده است، هرچند میزان بهرهوری او از این قواعد یکسان نبوده است.در استفاده از بعضی از آنها مثل تکیه بر قرائت صحیح، جداسازی تفسیر و تاویل، ادبیاتعرب و استفاده از قرائن در حد بالایی موفق بوده است، ولی در بعضی موارد مثلظرافتهای معانی ـ بیان، داوری درباره روایات و استفاده از علم و شیوه کار ایشان از اتقانکامل برخوردار نیست.
خلاصه ماشینی:
"درخواست شرح صدر و رهایی از دام شبههها با توجه به اینکه در این عالم، حقایق پوشیده است و نیز باتوجه به اینکه امکان مشاهده حقایق با کنار رفتن پرده وحجاب از برابر دیدگان فراهم است و برخی از اولیایخدا، که چشم برزخیشان باز شده، اسرار و حقایق اینعالم را درک میکنند، امام علیهالسلام از خداوند درخواستمیکنند که ایشان را در زمره کسانی قرار دهد که پرده ازبرابر چشمانشان کنار رفته است.
حال اگر ضیق صدر ناشی از ضعف ایمان به انساندست دهد، حال مناجات و عبادت از او گرفته میشود وحاضر نیست به آیات قرآن و آموزههای الهی گوشفرادهد و به دستورهای خداوند عمل کند؛ حتی در اینحال انسان از شنیدن نام خدا و آخرت نیز کراهت دارد ودرنتیجه حالت ضیق صدر، به خودداری از تقرب بهخداوند میانجامد.
امام سجاد علیهالسلام نیز میفرمایند:چقدر لذتبخش است که انسان با گامهای توهم در مسیرقرب به خداوند حرکت کند؛ یعنی وقتی برای لحظهایتوفیق مشاهده جلوه الهی برای انسان حاصل شود، انسانبرای بقای خاطره آن حالت، توهمی از آن حالت را درخود باقی نگاه میدارد.
درک و مشاهده جلوه الهی، مقامی بسیار متعالی استکه در این عالم برای هرکسی حاصل نمیشود و اگر کسیبه آن مقام رفیع بار یابد و در حالت مکاشفه جلوهای ازتجلیات الهی را شهود کند، باید در خیال خود و با توهم،آن حالت را برای خویش نگاه دارد؛ زیرا زنده و پایدارساختن خاطره و صورت وهمی آن حالت، قدردانی از آنتوفیق بزرگ الهی است و موجب میشود که روح انسان،آماده دریافت تجلیات دیگر الهی باشد."