چکیده:
انقلاب پدیده ای است که سالهاست ذهن اندیشمندان را به خود جلب کرده است هرکدام از این اندیشمندان سعی کرده اند این پدیده را ریشه یابی کنند و آن ها نتیجه پژوهش خود را در چارچوب های نظری مختلف ارائه داده اند. یکی از این متفکران جان فوران می باشد که با وقوع انقلاب اسلامی ایران و ناتوانی نظریات انقلاب در تبیین آن نظریه جدید خود را به عنوان انقلاب در کشور های جهان سوم ارائه داد. در این پژوهش برآنیم که ببینیم همان طور که نظریه جان فوران انقلاب اسلامی را تبیین می کند توانایی تبیین انقلاب های رنگی و عربی را داراست ؟ یا این که برای باید مدلی جدید برای تبیین آنها پشنهاد داد.
خلاصه ماشینی:
در صورتی که کشورهای مرکز و سرمایه دار از کنترل و حمایت دولت های سرکوبگر و انحصارگرا، که با فشار جهانی ، برای ایجاد توسعه وابسته به وجود آمده اند، دست بردارند، مخالفان نظام سیاسی موجود فرصت می یابند با توجه به نارضایتی های ایجاد شده در اثر ایجاد توسعه وابسته و نیز توان خود در سازمان دهی و گسترش بسیج سیاسی توده های مردم بر ضد دولت مرکز، ائتلاف های گسترده ای برای ساقط کردن نظام سیاسی و صورت بندی یک انقلاب اجتماعی ایجاد کنند (فوران ،١٣٧٥: ٢٣٣-٢٣١).
انقلاب اسلامی از دیدگاه جان فوران فوران در مورد انقلاب ایران می گوید ساختار ریشه دار انقلاب در تحولات ١٩٤٠- ١٩٧٠ جامعه ایرانی که به نظر او بهترین نمونه از توسعه وابسته است ، با بازیگری طبقات ، سیاست های دولت ها و قدرت های خارجی به رهبری آمریکا، مشاهده می شود.
همان طور که بیان شد آمریکا از انقلاب ها حمایت می کرده است در صورتی که طبق نظریه جان فوران تحت عنوان «فضای باز نظام مند جهانی » نظام سرمایه داری جهانی از انقلابیون حمایت نمی کند و دولت وابسته را رها نمی کند اگرچه طبق شرایط نظام جهانی ممکن است انتقاداتی به نظام حاکم در کشورهای وابسته داشته باشد ولی این به معنای حمایت از افراد معترض به حکومت نمی باشد بلکه سعی در حفظ حکومت وابسته به خود است .
فوران از توسعه وابسته در کشورهای انقلابی سخن می گوید در حالی که این کشورها (که انقلاب رنگی درآن ها رخ داده ) برنامه اصلاح نظام اقتصادی خود را مد نظر قرار داده اند و به موفقت ی نیز دست یافتن ؛ ٢.