چکیده:
با نقد دو روش موجود در گفت وگوافکندن میان حدیث و دانش بشری، یعنی روش تالیفی و روش گزاره سازی متناظر، روش سومی را به نام «گفت وگوی گام به گام مشارکتی» تعریف، پیکربندی و پیشنهاد کرده ایم. مراحل اجرایی این روش عبارت اند از: امکان سنجی، هموارکردن مسیر گفت وگو، فرضیه سازی بر پایه داده های حدیث، صحت انتساب، ریزپردازی به جای نظریه پردازی و آزمون فرضیه که همه این ها در بخش نخست مقاله آمده است. در بخش دوم مقاله، به سه مانع موجود این شیوه اشاره و از تقدس متون دینی و مشکل نقد آن ها، ناآشنایی با شیوه دانش های نوین و راه های به بن بست رسیده، یاد و راه خروج نشان داده شده است. در برخی از بخش ها نمونه هایی برآمده از دل این شیوه که بیشتر از دو دانش روان شناسی و پزشکی برخاسته اند، ارائه شده است.
The author of the present paper، first makes a critical analysis of two existing process in interaction between hadith and human sciences: compositive and symmetric statement-making. He then defines and categorizes and offers a third process named as contributive stepwise discourse. Modus operandi of this process are as follows: possibility، paving the way of discourse، hypothesis-making based on hadith data، validity of attribution، microprocessing instead of theorizing، and hypothesis-testing. He deals with them all in first part of this paper. In second part، he points to three obstacles to this process and talks about the sanctification of religious texts and problem of criticizing them، unfamiliarity with methods of modern sciences، and the way of exit. In some parts، he gives some examples of this process originating from psychology and physiology.
خلاصه ماشینی:
برای نمونه، اگر احادیث طبی را دربارۀ علل لاغری گرد میآوریم، لازم است افزون بر احادیث معرفیکننده خوراکیهایی که از فربهشدن جلوگیری میکند، احادیثی که شیوههای زندگی منتهی به لاغری را گوشزد میکند نیز یکجا و کنار هم گردآوریم (مانند تعداد و چگونگی حمامکردن)؛ همچنین در دانش پزشکی نیز به دنبال اسباب مختلف آن باشیم، نه آنکه تنها یک گزارۀ حدیثی از امامصادق علیه السلام مانند: «أکل الحیتان یذیب الجسم»؛<FootNote No="4" Text=" کافی، ج6، ص323، ح6: علی بن محمد بن بندار، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن عبدالله بن سنان، عن أبیعبدالله(.
نمیتوان به یکباره مفهوم «مدیریت» را در احادیث کاوید، همان گونه که پدیدآمدن علم مدیریت نیز دفعی و یکباره نبوده است، اما میتوان در بخش مدیریت نیروی انسانی، به نکتة مهم برنامهریزی قبلی کار برای کارکنان و بازخواست بعدی از آنان اشاره کرد و آنگاه این قطعه از سخنان امامصادق علیه السلام را که میفرماید: «و رتب لکفاتک فی کل یوم ما یعملون فی غد، فإذا کان فی غد فاستعرض منهم ما رتبته لهم بالأمس، وأخرج إلی کل واحد بما یوجبه فعله من کفایة أو عجز فامح العاجز وأثبت الکافی»؛<FootNote No="7" Text=" نزهةالناظر و تنبیهالخاطر، ص117، ح58.