خلاصه ماشینی:
"این قضیه از دید ما چگونه باید تعبیر بشود و آیا راهکارهایی وجود دارد که چگونه این مسئله را در قراردادها پیشبینی کنیم که از همان ابتدا که وارد مذاکره میشویم،بتوانیم جنبههای مثبت قضیه را برای خودمان داشته باشیم؟ این سؤال شما به طور ضمنی به بخشی از قراردادهای بیع متقابل تقریبا هیچ گونه ریسکی برای سرمایهگذار ندارد یعنی در واقع این روش یک نوع قرارداد خرید خدمت هست و باز پرداخت آن کاملا تضمین شده و مشخص است سؤال قبلی که جواب ندادم،باز میگردد که آن را به دو دسته تقسیم کردم.
البته در مسائل فنی چنین اطمینانی وجود ندارد، ولی فرض کنید که باشد،بنابراین ممکن است در جنبههای حقوقی کمتر دقت بکنیم،بنده میگویم که نیازی نیست که نوع قرارداد را عوض بکنیم، در همین قراردادهای بیع متقابل میتوان فرازهایی را گنجاند که در واقع عوامل انگیزشی را برای شرکتها ایجاد بکند،یا از نظر حقوقی بتوانیم فرازهایی را در این قراردادها بگنجانیم که مثلا هر گاه ثابت شد که شرکتهای نفتی بهترین تکنولوژیها را به کار نگرفتهاند و یا محاسباتشان از دقت لازم برخوردار نبوده است،بتوانیم علیه این شرکتها اعتراض بکنیم.
لذا بنده معتقد هستم که با هر تجربهای که حاصل میشود و هر قدر که ما در این چارچوب پیش میرویم،در واقع به شرطی میتوانیم مدیریت کلان پروژهها را خودمان به عهده بگیریم که به طور جدی مشکلات مدیریتی و نرم افزاری که در کشور وجود دارد را حل نماییم وگرنه دچار شعار زدگی خواهیم شد میتوانیم قراردادها را متکاملتر کنیم،اما اگر در بعد مالی و فنی ضعفهایی و عدم اطمینانهایی وجود دارد،در بعد حقوقی قرارداد را تقویت و پیشبینیهای لازم را بکنیم،زیرا این توجه سبب میشود که شرکتهای نفتی منافع ملی ما را درنظر بگیرند و از بهترین تکنولوژیها استفاده کرده و کم هزینهترین و پر فایدهترین روش را پیش بگیرند."