خلاصه ماشینی:
اگرچه همه جا به ما گفته شده که در منابع متاخر اسلامی و غربی، ابن عربی دیدگاه وحدت وجود را ایجاد کرد اما خود او هیچ گاه این تعبیر را به کار نبرد؛ تعبیری که تاریخی پیچیده در میان طرفداران و منتقدان وی دارد و نزد نویسندگان گوناگون، ناظر به چیزهای مختلفی است.
حدود 695/1296) که ظاهرا نخستین پیرو ابن عربی است که اصطلاح وحدت وجود را به معنای تخصصی آن به کاربرده، از این اصطلاح برای وضع نام قرآن استفاده می کند و آن را در برابر کثرت علم قرار می دهد که نمایان گر نام فرقان است.
پس نقش شریعت چه می شود؟ ابن عربی اصطلاح شریعت(شرع) را در کل برای نشان دادن تعالیمی به کار می برد که از طریق پیامبران آمده و به طور خاص ناظر به تعالیم موجود در قرآن و سنت است و باز به طور خاص تر، شامل احکام(در مقابل اخبار) می شود.
تردیدی نیست که ابن فارض و رومی شعرای صوفی بزرگی بوده اند اما پرسش هایی در مورد محتوای صوفیانه آثار شعرای به نام در طول این دوره وجود دارد.
اگرچه در حوزه تصوف فرقانی، ابن عربی شایسته عنوان شیخ اکبر است(عنوانی که پیروانش به وی داده اند) اما بسیاری از شخصیت های مهم دیگری نیز وجود داشته اند که دوران حیاتشان با وی مصادف بوده و بیش از آنچه محققان امروزی به آنها توجه کرده اند شایسته تحقیق و تفحص هستند.
اینکه رومی شاگرد یا تحت تاثیر ابن عربی بوده را نیکلسون و برخی دیگر مطرح کرده اند اما این مطلب در هیچ متنی به چشم نمی خورد.