چکیده:
ریاضت تمرین نفس برای تقویت بعد انسانی است ، در این منزل سالک سه هدف را دنبال میکند:١-دور ساختن غیر حق از خود.٢-رام کردن نفس اماره .٣- تلطیف روح به وسیله عشق عفیف وفکر ظریف .در اهمیت ریاضت همین بس که مولانا آن را اساس رجوع الی الله میداند و حافظ آن راوسیله وصول به محبوب و رسیدن به باطن پسندیده میداند وخداوند سبحان نیز آن را عامل راه یابی سالک به حق میداند و علی (علیه السلام ) در نهج البلاغه آن را سبب بهره مندی از اشراقات الهیه معرفی نموده است و پیر هرات برای آن اقسامی ذکر کرده که مهمترین آنها ریاضت اهل الله است ،ریاضتی که سالک را از دو بینی میرهاند وبه توحید میرساند.
خلاصه ماشینی:
از این رو برای وصول به محبوب باید سختیهارا تحمل نمود و با ترک غرائز و کثرت عبادت نفس را ریاضت داد زیرا کسی که پیوسته نفس خویش را ریاضت میدهد از گناه رهایی مییابد و از اشراقات الهیه بهره مند میشود و ظرفیت بی نهایت شدن و وصول به معشوق را پیدا میکند به دلیل اینکه برای رام کردن نفس و مهارت پیدا کردن و رسیدن به هدف سه مرحله را باید بپیماییم : الف -تمرین :عملی به مرحله مهارت میرسد که تکرار شود زیرا نیکو کردن از پر کردن است .
گفتم : چرا؟ گفت : تمام شب تو در فکر این بودی که سخنی بگوئی که مرا خوش آید و من در فکر این بودم تا جوابی نیکو دهم تا تو بپسندی هر دو به یکدیگر توجه داشتیم و ازخدا بازماندیم (وهم و قصد هر دو ما غیر حق بود)(عطار،٩٦:١٣٧٩) ٢- رام کردن نفس اماره : هدف دوم آن است که سالک نفس اماره را که یک حیوان وحشی است با تمرین رام کند و او را به طاعت نفس مطمئنه در آورد، به عبارت دیگر افکار خود را از ماده منصرف کند و آن سویی نماید وگرنه معکوس محشور میشود، از این رو قرآن میفر ماید:المجرمون ناکسو رؤسهم (سجده /١٢) مجرمان سر خود را عکس کرده و به زیر میافکنند چون افکارآنها خاکی و این سوئی است نکته : انسان تنها در صورتی که وهم و خیال که بر انگیزاننده شهوت و غضبند را رام کند و از قوه عاقله تبعیت کند آن سویی میشود.