چکیده:
شاهزاده نادرمیرزا قاجار یکی از شخصیت های فرهیخته عهد قاجار است . وی در زمینه های گوناگون علمـی و فرهنگـی متبحر بوده که یکی از این علوم، دانش تاریخ است . میزان عنایت نادرمیرزا بدین علم ، به قدری بوده که تا روزگار کنونی ، به عنوان یک مورخ شناخته شده است . با مطالعه مواد تاریخنگاری موجود در آثار تاریخنگاری و تاریخی برجای مانده از این شاهزاده قاجار، تفاوتهای موجود میان آثار وی و دیگر مورخان هم عصرش آشکار میشود. این تفاوتها به قـدری است که میتوان از نادرمیرزا به عنوان مورخی فراتر از زمان خویش یاد کرد. در این مجال، تاریخنگاری نـادرمیرزا را در دو اثر «تاریخ و جغرافی دارالسطنه تبریز» و «رساله اطعمه خوراکهای ایرانی» کنکاش و بررسی میکنیم .
The prince Nader Mirza Qajar is one of the educated figures in Qajar era. He had expertise in various fields of science and culture، one of them was history. His knowledge of history was to the extent that he has been considered a historiographer. Studying historiographies recorded in his historic works، differences between his works and the ones written by other historiographers become clear. Greatness of the differences indicates that his knowledge was beyond what others knew in that area. Here، the way Nader Mirza recorded history is studied in his two works “History and Geography of the Dar-al-Saltane Tabriz” and “Iranian Foods”.
خلاصه ماشینی:
مصحح مقدمه مفصلی نیز درخصوص این کتاب و شخصیت علمی نادرمیرزا ارائه کرد؛ لکن نویسنده در این مقدمه، سنت تاریخنگاری نادرمیرزا را تنها از زاویه تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز نگریسته و از بررسی اثر مهمی، چون رساله اطعمه خوراکهای ایرانی غفلت کرده است.
روابط خانوادگی نادرمیرزا، با خاندانهای مهم و تأثیرگذاری چون قاجاریه، صفویه، افشاریه، دنبلی و جوانشیر میتوانست تأثیر مثبتی بر تاریخنگاری وی بنهد؛ چراکه مهمترین رخدادهای سرتاسر ایران و خصوصا منطقه آذربایجان از زمان صفویه تا قاجاریه، به دست این خاندانها رقم خورده است و ارتباط خانوادگی با ایشان، حتی بهواسطه دریافت یک خاطره تاریخی جزئی نیز میتوانست بسیار ارزشمند باشد.
حتی اگر این دو اثر عربی نیز از او برجای نمیماند آیات، احادیث، اشعار و امثال متعدد موجود در تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز و رساله اطعمه خوراکهای ایرانی، برای اثبات این بخش از توانایی علمی او کافی بود.
همچنین نادرمیرزا نواقص منابع تاریخنگاری فارسی را با بهرهگیری از منابع عربی و ذکر ترجمه این منابع، در تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز رفع میسازد؛ برای مثال، در نگارش تاریخ حوادث مربوط به بابک خرمدین از منبع عربی الکامل ابناثیر بهره میگیرد و چنین مینویسد: «من شرح آن کارهای شگرف تا گرفتاری بابک خرمدین از روایت تاریخ کامل این جا بهکوتاهی ترجمت کرده بیاوردم که نیم بافایدت است؛ چه، آن چیزها در تاریخهای پارسی به شرح نیاوردهاند...
با این اوصاف، نادرمیرزا در نگارش تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز برخی از سنتهای تاریخنگاری محلی منطقه آذربایجان را رعایت کرده است.