چکیده:
دشواری و غرابت، صفتی است که از دیرباز دیوان خاقانی بدان موصوف بوده است. بخش قابل توجهی از دشواری های این دیوان، برخاسته از پشتوانه فرهنگی گسترده ای است که شاعر مضامین، تصاویر و تعابیر بدیع و گونه گون را بر بنیان آن استوار ساخته است. طریق غریب خاقانی در سخنوری چنان رقم خورده است که برای دوری جستن از مستعملات، آگاهی های مختلف را با توان هنری خود پیوند می دهد و سخنی پرارج و فاخر می آفریند. استعداد شگرف سخن آرایی و ظرافت خاقانی در به کارگیری این پشتوانه سبب می شود تا سخن او رنگ خشک تعابیر علمی و غیر ادبی را به خود نگیرد. گزاره های پزشکی بخشی از پشتوانه فرهنگی خاقانی است که وی به طور چشم گیری در سخن آرایی از آن بهره گرفته است. طب با وجود پزشکان بزرگی چون زکریای رازی، مجوسی اهوازی، ابوعلی سینا، اسماعیل جرجانی و... در دوران حیات شاعر، پیشرفت قابل توجهی داشت. پرورش و دستگیری های عمو (کافی الدین عمر) و پسرعمو (وحیدالدین) در این باب نیز خاقانی را بی نصیب نگذاشته بود. همچنین محیط ادبی زمان این شاعر پراطلاع می طلبید که وی فردی عالم و دانشور باشد، خصوصا که رقبا و بلکه خصمان برجسته ای چون ابوالعلاء گنجوی و دیگران را در برابر خود می دید. رسالت این جستار، پژوهش در داروهای حیوانی به عنوان گوشه ای از این گزاره ها است.
Difficulty and strangeness are the adjectives which have been ascribed to Khaqani’s Daivan for a long time. A notable part of such difficulties originates from the extensive cultural background on which the poet has based different themes، images and novel expressions. His strange manner in poetry is so that، for staying away from widely-used expressions، he has linked various kinds of knowledge with his poetic competence and created valuable and high poetry. His outstanding talent in using language and the delicacy he showed in using such kinds of knowledge all cause his words not to be strictly scientific and non-literary. Medical statements are one part of his cultural background used by the poet prominently in composing his poems. Due to the presence of great physicians such as Zakariaye Razi، Majusi Ahwazi، Abu Ali Sina، Ismail Jurjani etc. medicine developed a lot in his time. Moreover، the literary milieu of his time required our poet to be a knowledgeable person، especially due to the presence of prominent rivals such as Abul’ala Ganjavi and others. This article aims to investigate animal drugs as a part of such medical knowledge.
خلاصه ماشینی:
عقیلی در باب پادزهر و تریاک میگوید: «آن است که تأثیر آن در بدن و حرارت غریزی و قوی و ارواح به طریق موافقت و محافظت و تقویت و اعانت آنها به حدی باشد که بر دفع و رفع نکابت و اذیت سم مؤذی، یاری و مقاومت نماید و آنکه افیون را تریاق مینامند، مجاز است به جهت آنکه حافظ القوت است و در این امر با تریاق حقیقی اشتراک دارد» (عقیلی خراسانی، 1390: 1/ 8/: 48)؛2 از مهمترین پادزهرها، میتوان به تریاق فاروق (تریاق کبیر) و تریاق افاعی (تریاق الحیه) اشاره کرد که هر یک نسخه یا نسخههای خاص خود را دارد (رک: ابنسینا، 1385: 7/ 289-235)؛3 خاقانی در بیت دیگری به گونهای سر به مهر، به پیوند افعی و تریاک اشاره کرده است: خضر ز توقیع تو سازد تریاک روح چون به کفت برگشاد افعی زرفام، فم (خاقانی، 1374: 263) شیخالرئیس خبر میدهد که «اندروماخس» 4 به دارویی بودن گوشت ماران پی برد و آن را در تریاق به کار برد (ابنسینا، 1385: 7/ 242 و جرجانی، 1384: 434)؛ در افعال و خواص افعی نوشتهاند: «چون با اندک نمک و شبت و روغن زیتون بر آتش اخگر به ملایمت طبخ نمایند تا مهرا شود و گوشت آن را با گندنا تناول نمایند، مواد غلیظه را به طرف جلد دفع میکند و تحلیل میدهد.