خلاصه ماشینی:
کتاب هاکینگ در فصلی تحت عنوان«لولههای باریک»یا سوراخهای کرم (Wormholes) و سفر زمان،به این نکته اشاره میکند که نظریه نسبیت عمومی انیشتین به ما امکان میدهد تا بتوان لولههای باریک، دالانهای کوچکی که مناطق مختلف مکان و زمان را به یکدیگر پیوند میدهد،خلق و نگهداری کرد.
به نظر نیوتن اگر یک پرتو نور از نقطهای به نقطهی دیگر فرستاده شود،مشاهدهکنندگان مختلف با زمان این سفر منطبق خواهند بود(چون زمان مطلق است)ولی ممکن است همیشه موافق طول این مسافت نباشند(چون مکان مطلق نیست).
این امر یک تأثیر جانبی داشت و آن این که برای هرکسی ممکن میساخت؛سوار موشک شود و قبل از اینکه حرکت کند به زمین بازگردد!این خاصیت انیشتین را عصبانی میساخت زیرا فکر میکرد که نسبیت عمومی او اجازه سفر در زمان را نخواهد داد.
بنابراین این شخص تصور میکند سفینه از A تا B در شکل 2 (به تصویر صفحه مراجعه شود) زمانی میرسد که او بتواند حد سرعت نور را نادیده بگیرد.
بنابراین میشود تصور کرد که شخصی بتواند تیوب باریک را پیدا کند و از اطراف منظومه شمسی به (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 3 آلفاسنتوری راه پیدا کند،بدون آنکه نیازمند داشتن سرعت بیش از نور و اجازه چنین اتفاقی از جانب نظریه نسبیت عمومی ضرورتی پیدا کند.
برای این امر فرض شده است که با پشت و رو کردن مکان-زمان به طریقی که سفر زمان را ممکن سازد،بتوان نشان داد که یک منطقه از مکان-زمان به منحنی تورفتگی نیاز دارد مثل سطح یک زین(شکل 5).