چکیده:
دفاع، جنگ و صلح مفاهیمیاند که از دیرباز، با وجود پیشرفت بشریت، جزء جداناشدنی زندگی انسانها بودهاند؛ انسانها در هیچ زمانی با این مفاهیم بیگانه نبودهاند. جنگ و صلح دو وضعیت کاملا متمایز و در مقابل یکدیگرند. این در حالی است که دفاع را میتوان راهی میانه بین جنگ و صلح دانست. این مفاهیم از اهمیت و ارزش والایی برخوردارند، چراکه سرنوشت و زندگی بسیاری از انسانها را تغییر میدهند.این اهمیت سبب شد که اندیشمندانی از جمع انسانها برای رسیدن به صلح و آرامش و گریز از تباهی و مرگ به بررسی علل وقوع جنگ و راه پیشگیری آن همت گماردند. در واقع، همین مسئله زمینة شکلگیری رشتة روابط بینالملل و حقوق بینالملل را فراهم کرد. در این واکاوی خردمندانه، دفاع بهعنوان کارآمدترین ابزار جلوگیری از وقوع جنگها شناخته شد؛ تقریبا تمامی نظریات روابط بینالملل به آن پرداختهاند.در این مقاله، با توجه به اهمیت مبحث دفاع در نظریات روابط بینالملل و همچنین اهمیت دیدگاههای اسلام در اینباره، با روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی و مقایسة اصول دفاع از دید نظریه لیبرال ـ که بهعنوان یکی از پارادایمهای عمدة روابط بینالملل مطرح است ـ و دیدگاههای اسلام میپردازیم. لیبرالها با نظریاتی از قبیل جنگ عادلانه، جگ پیشگیرانه، وابستگی متقابل، صلح دمکراتیک و ... و اسلام نیز با نظریاتی در باب جهاد و دفاع به این مفاهیم پرداختهاند.
خلاصه ماشینی:
"اصول حاکم بر جنگ و دفاع در روابط بینالملل از دیدگاه لیبرالیسم نظریة لیبرال روابط بینالملل مبتنی بر یک سلسله گزارههاست که عمدتا از مقایسة نظام داخلی از لحاظ رابطة میان افراد در درون دولت ناشی میشود، از جمله آنکه صلح به بهترین وجه از طریق اشاعة نهادهای دموکراتیک در سرتاسر جهان حاصل میشود.
ـ دیدگاه دوم لیبرالیسم اعتقاد دارد که بروز تعارض و جنگ در روابط بینالملل را باید در ماهیت غیردمکراتیک سیاست بینالملل ـ بهویژه سیاست خارجی کشورها ـ جستجو کرد، در حالی که فراهم کردن امکانات لازم برای برخورداری از حق تعیین سرنوشت از سوی ملتها و وجود حکومتهای باز و پاسخگو نسبت به افکار عمومی و همچنین، ایجاد نظام امنیت دسته جمعی، درمجموع، میتوانند از عوامل تعیینکنندة صلح به شمار روند.
البته، در چارچوب سازمان ملل متحد نیز ـ که با هدف تأمین صلح و امنیت بینالمللی و با آرمانهای لیبرالیستی تأسیس شد، به موجب مواد 39 تا 42 و همچنین مادة 51 از فصل هفتم منشور ملل متحد ـ به دفاع مشروع و تنبیه متجاوز از طرق قهرآمیز اشاره شده است که عمدتا مبتنی بر استدلالات جنگ عادلانه میباشد.
البته، از این نظر، اسلام نیز اصل حاکم بر روابط بینالملل را صلح میداند اما صلح مورد نظر اسلام نه ناشی از ذات صلحطلب انسان و اشتراک منافع آنها بلکه ناشی از اخلاقی بودن و ارزش والای صلح در مقابل جنگ میباشد."