چکیده:
با وقوع جنبش بیداری اسلامی در جنوب غربی آسیا، اندیشمندان داخلی و خارجی زیادی ، به ظرفیت های الگوی انقلاب اسلامی ایران ، به عنوان یک عامل موثر، در ایجاد، تقویت و استمرار جریان های اخیر پرداخته اند. تحولات اخیر در جنوب غربی آسیا در قالب انقلاب های مردمی توانسته چشم انداز نوینی جهت تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران در گسترش این انقلاب ها به وجود بیاورد. نقاط مشترکی چون ضدیت با رژیم اسراییل ، ضدیت با استبداد و تقویت هویت اسلامی - ملی بین انقلاب ایران و انقلاب های منطقه وجود دارد. مهم ترین شباهت این انقلاب ها با انقلاب اسلامی ایران در مردمی بودن این انقلاب ها با محوریت اسلامی و دینی است . همین موضوع می تواند در کنار ظرفیت های عدالت محوری و سلطه ستیزانه ی انقلاب اسلامی ، یک الگوی واقعی و منطقی برای این انقلاب ها در راستای شکل گیری حکومت های مردمی و اسلامی محسوب شود. در این میان ، نقش حمایت های آشکار ایران از گروه های مقاومت در خاورمیانه و مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال اقدامات اسرائیل و در مقابل ، ضعف و سستی حکام کشورهای عربی در برابر این رژیم ، آرزوی برقراری حکومتی مستقل و مردمی را نظیر آنچه در ایران بر سر کار است در دل ملت های منطقه ، تقویت کرده است . در یک نگاه کلی به نظر می رسد گرانیگاه این جنبش ها ساختارشکنی از نهادهای سنتی و روش های کهنه و پوسیده حکومت داری و روی آوردن به ارزش هایی چون عدالت و آزادی است که ریشه در تفکر اسلامی دارد. این پژوهش درصدد است تا به بررسی الهام بخشی الگوی انقلاب اسلامی ایران به خیزش های موسوم به «بیداری اسلامی » در منطقه جنوب غربی آسیا بپردازد و ابعاد مختلف این موضوع و نوع نگرش های غالب بر این تحولات را تبیین نماید.
خلاصه ماشینی:
تأیید ارزشهای انقلاب توسط جنبش های آزادی بخش ، اشاعه ی الگوی مردم سالاری دینی ، استقبال ملل مستضعف و افزایش اشتیاق آنان به نقش آفرینی جمهوری اسلامی در صحنه ی بین الملل ، توان متقاعدسازی دیگر ملل از زاویه ی توانایی شکل دادن به ترجیحات و اولویت های آنان ، جلب و جذب جهان اسلام به شخصیت رهبری ، فرهنگ ،ارزش ها، ساختار سیاسی و اعتبار اخلاقی جمهوری اسلامی ایران و نیز بهره گیری از توان اطلاعاتی و ارتباطاتی رسانه های سنتی برای انتقال پیام انقلاب به مخاطبان مسلمان و مستضعف را می توان در زمره ی مواردی دانست که جایگاه قدرت نرم را در فرآیند استقرار پیام های انقلاب اسلامی ایران آشکار می سازد(دهشیری ، ١٣٨٥: ٦٨- ٦٦).
این بیان یادآور سخنی است که بیش از بیست سال پیش «دانیل پاپیس ٣» رئیس انستیتوی پژوهش های سیاست خارجی آمریکا، در سمیناری که در پاییز ١٣٦٨ در شهر استانبول ترکیه برگزار شده بود، از وحشت غرب از تجدید حیات اسلام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، و سرایت آن به سایر ملل مسلمان این گونه بیان کرده بود: «آمریکا نخواهد توانست با مسلمانها سازش کند؛ زیرا آنها قصد دارند ما را به لحاظ نظامی از خاورمیانه بیرون برانند، بلکه از جهت فرهنگی نیز چنین قصدی دارند...