چکیده:
شاعران زبان فارسی با به کار گرفتن هنر ایهام بر وجوه هنری سخن خود افزودهاند. خاقانی، یکی از شاعرانی است که به ایهام، گرایش خاصی نشان داده و این گرایش یکی از دلایل پیچیدگی کلامش نیز شده است. وی، شاعری است که با قدرت هنرآفرینی و خلاقیت زبانی در خلق صنایع بدیعی به ویژه ایهام، توانست سبک و شیوه خاص خود را به وجود آورده، شعرش را از اشعار شاعران دیگر متمایز کند. هنر ایهام، یکی از گونههای مهم صنایع بدیعی است که به وسیله آن میتوان به نوعی هنجارگریزی معنایی دست زد و کلام را با نوعی ابهام، همراه ساخت. نگارنده در این مقاله با نگاهی به قصاید خاقانی، هژده نوع از انواع ایهام را بررسی کرده و به همراه نمونههای شعری از این سخنور نامی قرن ششم، آورده است تا گوشهای از ظرایف بلاغی و جمالشناسی شعر خاقانی را بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"«خاقانی در آوردن کلمات متناسب و ایهامدار، افراط میکند و تقربیا کمتر سخن ساده و بیایهام میگوید و در بسیاری از ترکیبات متناسب و ایهامدار، نوآور است و این ترکیبات، خاص خود اوست» (سجادی، 1351: 99) خاقانی از شاعرانی است که از نظر تعداد، بیشترین ایهام را ساخته است و اگر دیوانش را از نظر بلاغت، یکی از کاملترین کتابهای بدیعی به شمار آوریم، سخنی بر گزاف نگفتهایم؛ زیرا میتوان برای همه صناعات بدیعی از دیوانش، نمونه آورد.
پیش از آن که به این آرایه بپردازیم، نگاهی به نوشتههای بدیعیان میاندازیم: در کتاب بدایعالافکار فی صنایعالاشعار کاشفی آمده است: «و آن، چنان باشد که آن لفظ که ایهام در وی است، قرینهای داشته باشد در آن بیت که مناسب و ملایم معنی قریب بود و بدان پرورده شود؛ چه، "ترشیح" در لغت، "پرودن" باشد؛ و هرآینه، ذکر آن ملایم، سبب پرورش لفظ ایهام میگردد» (واعظ کاشفی، 1369: 110) کزازی در این باره مینویسند: «آن است که سازگار یا سازگارهایی برای معنای نزدیک در سخن آورده شده باشد» (کزازی، 1373: 132).
ب - 10) ایهام ترجمه نوع دیگری که میتوان آن را از شاخههای ایهام دانست، ایهام ترجمه است و آن، چنان است که «دو لغت که مترادف هماند، به دو معنی مختلف به کار روند» (شمیسا، 1386: 131)؛ یعنی، شاعر در میان کلام، واژهای را که دارای دو یا چند معنی است، به کار ببرد به گونهای که آن معنی دور یا غیر مورد نظر، ترجمه واژهای دیگر باشد که در همان بیت یا سخن آمده باشد."