چکیده:
در این تحقیق تلاش میکنیم تا با استفاده از دادههای طرح جامع آمارگیری بخش صنعت ایران طی دوره (1386-1358) و با استفاده از رویکرد تغییرات حدسی و درجه توافق میزان قدرت انحصاری در دو صنعت نساجی و خودروسازی ایران را اندازهگیری نماییم. دلیل انتخاب این دو صنعت استراتژیک بودن، بزرگی اندازه و سهم آنها در اشتغال است. برای تامین اهداف پیشبینیشده در این تحقیق با استفاده از تابع هزینه و تقاضای نهادهها و کاربرد روش تخمیین sur نسبت به ارزیابی درجه توافق و قدرت انحصاری اقدام شد. یافتههای این تحقیق مطابق انتظار بر وابستگی متقابل بنگاهها در صنعت خودروسازی و بالا بودن درجه توافق و قدرت انحصاری در این صنعت دلالت دارد. از سوی دیگر، یافتهها دلالت بر ناچیز بودن درجه وابستگی متقابل بنگاهها در صنعت نساجی و نزدیکی ساختار بازار به شرایط رقابتی دارد.
In this article، using Iran''s Manufacturing Data during (1979-2007)، we try to measure the degree of monopoly power and agreement (Collusion) in Automotive and Textile Industries. The strategic nature is the main reason to study these two industries. The study employs Conjectural Variation and Agreement Approach to evaluate monopoly power. Using SUR approach، we estimate cost function and input demands simultaneously. The results of this study indicate mutual interdependence between firms and also high degree of Agreement and high monopoly power in automotive Industry، while the degree of Agreement in Textile Industry is low